مردی برای همیشه

نمایشنامه‌ای بر اساس زندگی امام موسی صدر
کتاب مردی برای همیشه: نمایشنامه‌ای بر اساس زندگی امام موسی صدر به قلم شهرام کرمی، داستان زندگی این مرد بزرگ از زمان تولد تا ربوده شدن را در هفت صحنه به تصویر کشیده است. هفت صحنه این روایت عبارتند از:..ادامه

توضیحات و مشخصات

کتاب مردی برای همیشه: نمایشنامه‌ای بر اساس زندگی امام موسی صدر به قلم شهرام کرمی، داستان زندگی این مرد بزرگ از زمان تولد تا ربوده شدن را در هفت صحنه به تصویر کشیده است. هفت صحنه این روایت عبارتند از: اذان برای موسی، یک شاخه گل برای پروین، روزگار صور، اولین شهید، گفتگو با سنگ، […]

کتاب مردی برای همیشه: نمایشنامه‌ای بر اساس زندگی امام موسی صدر به قلم شهرام کرمی، داستان زندگی این مرد بزرگ از زمان تولد تا ربوده شدن را در هفت صحنه به تصویر کشیده است.

هفت صحنه این روایت عبارتند از: اذان برای موسی، یک شاخه گل برای پروین، روزگار صور، اولین شهید، گفتگو با سنگ، آزادی را باور کن و مردی برای همیشه.

شهرام کرمی این کتاب را جزء کارهای پر افتخارش می‌داند و برای نوشتن آن میل فراوان داشته است. او که از دوران کودکی به امام موسی ‌صدر احساس نزدیکی و وابستگی داشته، داستان زندگی ایشان را با عشق به رشته تحریر درآوزده و از آن به نیکی یاد می‌کند.

بریده‌ای از کتاب مردی برای همیشه

آنتیبا: از وقتی که به کافۀ من اومد اینجا رونق گرفت. قبلاً مشتریِ زیادی نداشتم. می‌خواستم بساط کافه رو جمع کنم. هیچ کدوم از مسلمونا از من خرید نمی‌کردن. تو شهرِ صور مسیحیِ زیادی نیست که مشتری من باشن. بیشتر مردم اینجا مسلمون‌ان. سر همین کوچه یه بستنی‌ فروش مسلمون بود؛ جمع کرد و رفت. تو همۀ شهر شایعه کرده بود از من خرید نکنن. می‌گفت من مسیحی‌ام و نجس. نجس یعنی اینکه پاک نیستم. می‌خواست مشتری خودش رو زیاد کنه. وقتی شنیدم خیلی ناراحت شدم. این حرف معنا نداشت. من که با مشتری‌ اون کاری نداشتم. رفتم باهاش حرف زدم. گفتم: «مرد حسابی، این کارا رو برای چی انجام می‌دی؟! منم مثل شما اهل دین هستم. من به مسیح باور دارم. ما هم مثل شما مسلمونا کتاب داریم. چرا با من این رفتار رو انجام می‌دی؟» ولی اصلاً به من جواب نداد؛ یعنی جواب درست و حسابی نداد. گفتم: «کی به شما گفته که مسیحیا نجس‌ان؟ بزرگ شما کیه تا من برم باهاش حرف بزنم؟» فقط خندید. لجم گرفت. بهم برخورد. با خودم گفتم باید پیش بزرگ اونا برم. رفتم پیش امام. واهیک: کدوم امام؟ آنتیبا: امام موسی صدر. مسلمونای اینجا بهش امام می‌گن. منم امام صداش می‌زنم، چون مرد خداست. بهش گفتم: «آقا جان، من از شما و مسلمونا شکایت دارم. مسیح می‌گه سید و مولای شما باید خدمت‌گزار مردم باشه. شما هم سرور ما و خدمت‌گزار ما هستی. تو این شهر بیشتر مردم مسلمون‌ان و ما مسیحیا خیلی کم هستیم. ما همیشه با مسلمونا زندگی خوبی داشتیم؛ ولی حالا یه مسلمون با حرفاش من رو اذیت می‌کنه.

مشخصات

  • شابک:

    9.79E+12

  • تعداد صفحه:

    75

  • سال انتشار شمسی:

    ‏‫۱۳۹۶‬

  • نویسنده:

    شهرام کرمی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد