حضرت بانو

خاطرات اشرف جواهری، رئیس مرکز آموزش عالی فرهنگیان اراک

توضیحات و مشخصات

بریده‌ای از کتاب حضرت بانو

گاهی فرصت نمیکردم بروم خانه ناهار بخورم. توی راه بوق بوق ماشینی را میشنیدم می فهمیدم کاظم است؛ میگفتم برای چی اومدی اینجا می گفت: «دور تا دور شهر گشتم تا پیدات کنم نان رول پیچی میداد دستم میگفت: «از غذای دیشب گوشت کوبیده مونده برات لقمه گرفتم که گرسنه نری توی جلسه فردایش باز صدای بوقش را میشنیدم میگفتم: «امروز باز چی شد اومدی پی من؟ می خندید یه لقمه ته تالی برات گرفتم بخور برو می گفتم: کاظم جان شما این کارها رو هم نکنی عزیزی من رو شرمنده نکن

مشخصات

  • شابک:

    9.79E+12

  • تعداد صفحه:

    287

  • سال انتشار شمسی:

    ‏‫۱۴۰۱‬

  • نویسنده:

    فاطمه بهبودی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد