راسته آهنگرها
- قیمت: 98,000 تومان
توضیحات و مشخصات
این کتاب روایتی صادقانه از شروع حیات و حرکت اجتماعی یک جوان دزفولی در مسیر رسیدن به زمان اعزام به خدمت سربازی در ماههای آغازین تهاجم ارتش بعثی به خوزستان است. صاحب خاطرات در سالهای میانسالی با رجوع به یادداشتهای چند دهه پس از پایان جنگ تحمیلی و دوران جنگ تحمیلی، ضمن توجه دقیق به جزئیات و مستندات وقایع، به روایت خاطرات دوران کودکی، نوجوانی، خدمت نظام وظیفه، رزم و ایثارگری در راه باورهای اعتقادی و آرمانهای نسل جوان برآمده از انقلاب اسلامی در دهه شصت پرداخته است.
این کتاب نوشتههای سربازی است که مسیر زندگی خود را در خدمت مقدس سربازی پیدا کرد و به این جمله که از قدیم الایام بر سرِ زبانها جاری بود مهر تأیید زد، «برو خدمت تا آدم بشی! …» جنگ در نفس خود زشت و پلید و نامرد است. اما جنگ ما زیبا و دوست داشتنی بود. اصلاً ما اهل جنگ نبودیم. ما حتی دل کشتن یک گنجشک را هم نداشتیم. فرهنگ ما فرهنگ مسالمت و نوع دوستی است. جنگ بر ما که تازه تمرین آزادی میکردیم تحمیل شد. ما جنگ نداشتیم، دفاع میکردیم. از خاک، سرزمین، دین، ناموس، آزادی و هر آنچه در قاموس انسانیت جا میگرفت. از پشت میزِ مدرسه وارد معرکه جنگ شدیم. مشق جنگ را در معرکه جنگ میگرفتیم. تمرین مردانه جنگیدن و جانانه ایستادن و ایستاده مُردن را. واه که چه مردانه مرد میشدیم. روی کاغذ بعد از مدرسه به سوی دانشگاه فلش زدیم، اما جنگ برای ما دانشگاهی از هنرمندی و زیباشناسی مردمانی را ترسیم میکرد که مسئولیت پذیر و وظیفه شناس بودند.
این اثر بهعنوان نمونهای موفق از خاطرات خودنوشت و مستند که با وسواس و دقت نظر فردی و ریزبینی صاحب خاطره نگارش یافته مورد مطالعه و توجه علاقهمندان به کتابهای حوزه خاطرات و ادبیات پایداری در سراسر ایران اسلامی قرار میگیرد و الگوی خوبی برای رزمندهها و ایثارگرانی باشد که توانایی ثبت و ضبط خاطرات خود را دارند.
نویسنده اثر، پیش نویسی از خاطرات خودنوشت را در سال ۱۳۹۶ به دفتر ادبیات هنر مقاومت حوزه هنری ارائه کرد که بعد از چند مرحله کارشناسی و جلسه با نویسنده اثر، کمبودهای موجود در خاطرات استخراج و اصلاحات مورد نظر و پیشنهاد دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری توسط او در متن اِعمال شد.
بریدهای از کتاب راسته آهنگرها
دستم به تفنگ رفت نگاهم میکردند. گریه و التماسشان بیشتر شد. انگشتم را روی ماشه گذاشتم. باید میزدم. یکی از اسرا روی پایم افتاد صورتش خیس اشک بود. کنارش زدم دوباره برگشت ناله میکرد. شلوارم را چسبید. با دهان خشک و چشمان خیس به صورتم زل زد ارحم ارحم میکرد فکرم در پیچوخم تردیدهایی رفت که پشتسرهم به ذهنم وارد میشدند یک، آن دیدم دستم به شلیک نمیرود. خودم را به آن راه. زدم با خودم گفتم: «اعتنا نکن!... بزن!... بزن!...» ولی نمیشد شک و دودلی از سر و کولم بالا میرفت کشتن یک انسان زنده که این قدر التماست بکند برایم سخت و ناممکن مینمود... باوجوداینکه شهادت سرباز ما کار آنها بود هر چه فکر کردم دیدم من دل این کار را ندارم انگشتم ماشه را نمیچکاند در آن لحظات چقدر ترسو و فشل شده بودم...
مشخصات
-
نویسنده:
محمدحسین شمشیرزادگان،
-
شابک:
9786000349431
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
696
-
سال انتشار شمسی:
1400
-
نوبت چاپ:
1
-
جلد کتاب:
شومیز
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب راسته آهنگرها
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.