شهید دهم

سفرنامه ترکیه
داستان شهید دهم روایت شهادت است در قالب یک سفرنامه. اسم کتاب از قناری‌ای گرفته شده است که در یک کشتی با ۹ سرنشین است و کشتی را اشغالگران اسرائیلی از بین می‌برند، تمام اهالی کشتی شهید می‌شوند و آن قنار..ادامه
  • قیمت: 28,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

داستان شهید دهم روایت شهادت است در قالب یک سفرنامه. اسم کتاب از قناری‌ای گرفته شده است که در یک کشتی با ۹ سرنشین است و کشتی را اشغالگران اسرائیلی از بین می‌برند، تمام اهالی کشتی شهید می‌شوند و آن قناری هم لقب شهید دهم می‌گیرد. کتاب از زبان سید حسن حسینی ارسنجانی است و ماجرای سفرش […]

داستان شهید دهم روایت شهادت است در قالب یک سفرنامه. اسم کتاب از قناری‌ای گرفته شده است که در یک کشتی با ۹ سرنشین است و کشتی را اشغالگران اسرائیلی از بین می‌برند، تمام اهالی کشتی شهید می‌شوند و آن قناری هم لقب شهید دهم می‌گیرد. کتاب از زبان سید حسن حسینی ارسنجانی است و ماجرای سفرش از لحظه خرید بلیط روایت می‌کند. با این کتاب داستان کاروان آزادی غزه را می‌خوانید. 

بریده‌ای از کتاب شهید دهم

زن جوان دو لیوان قهوه و یک قوطی شیر عسلی، که دو نقطه در آن سوراخ شده بود، روی میز گذاشت. مرد چند قطره شیر در لیوان من ریخت و با تنها قاشقِ موجود به طرفم سُر داد. بعد در لیوان خودش هم شیر ریخت، جرعه‌ای از آن خورد و گفت: «شما برای زندگی کشوری دارید که اسمش انگلستان است؛ به این ترتیب مشکلی ندارید.» فریاد کشیدم: «مشکلی ندارم؟ انگلستان دارد تک‌وتنها برای حفظ خودش در مقابل همه اروپا می‌جنگد! حتی با حکومت ویشی هم در حال جنگ است. ما هم‌الان برای همین در فلسطین هستیم! آن‌وقت شما می‌گویید که ما مشکلی نداریم؟» خیلی از دست آن مرد لجم گرفته بود؛ او برای خودش راحت در باغ انجیرش نشسته بود و می‌گفت که من مشکلی ندارم، در حالی که من هر روز در معرض مرگ قرار داشتم. آه از نهادم بلند شد و با خود گفتم: «پس صهیونیست‌ها از جنگ جهانی اول چشم طمع به فلسطین مظلوم داشته‌اند و آن بیچاره‌ها غافل از همه‌جا، با اخلاص و از روی دلسوزی، زمین و آبشان را مجانی در اختیار چنین جانورانی می‌گذاشته‌اند تا در آن شرایط، مفت‌ومجانی برای خودشان بکارند و از گرسنگی سقط نشوند؟» از اینکه چنین سندی این‌گونه از فیلترِ سانسورچی‌های انگلیسی در رفته بود، تعجب کردم؛ خصوصاً وقتی نویسنده‌اش یک خلبان انگلیسی بود و درجه استنادش آن‌قدر بالا. توی این فکرها بودم که صدای نتراشیده و نخراشیده خسروی ذهنم را از متن کتاب دور و به سمت خود جلب کرد. ـ هه! نگفتم یک خبرهایی هست؟ بفرما! نوشته هدف از مسافرت، رسیدن به حضور خانواده شهدا، تعدادی از سرنشینان کشتی «ماوی مارمارا»، و نویسندگان ترکیه‌ای است. از شنیدن نام ماوی مارمارا یا به زبان خودمان مَرمَره آبی، تکان خوردم! پرینت بلیت و کاغذی را که ضمیمه‌اش بود و اهداف سفر به‌اختصار در آن قید شده بود گرفتم و از کافی‌نت خسروی بیرون زدم. نام مرمره آبی همان‌قدر برایم آشنا بود که نام ناوچه قهرمانِ پیکان. مرمره آبی کشتیِ حماسه‌آفرینی بود که در سپیده‌دم دوشنبه دهم خرداد ۱۳۸۹ به اتفاق پنج کشتی دیگر به راه افتاده بود تا به‌اتفاق هم محاصره غیرانسانی صهیونیست‌ها را بشکنند و به مردم مقاوم غزه دارو و غذا برسانند که شبانه و در آب‌های آزاد مورد هجوم ناجوانمردانه نیروی دریایی اسرائیل قرار می‌گیرند و در این راه، ۹ شهید و ۴۸ تن مجروح تقدیم جهان اسلام می‌کنند و نامشان را در فهرست شهدا و رزمندگان بَدر و خیبر و کربلا و ایران ثبت می‌کنند. حسِ آشنایی به سراغم آمد؛ حسی که حال‌وهوای یک روز قبل از رفتن به جبهه و دفاع از انقلابِ نوپای اسلامی و وطن عزیزمان، ایران، را با خود داشت. سر سوی آسمان بلند کردم و خدای تبارک و تعالی را به خاطر موهبت بی‌نظیری که نصیبم شده بود، شکر گفتم.

مشخصات

  • شابک:

    9786000322700

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    172

  • نویسنده:

    حسن حسینی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد