کاش این گلوله شلیک نمی‌شد

خاطرات و مستندات انفجار یک گلوله توپ

اگر ستاره‌ای از ستاره‌های بی‌شمار شب را با دقت نگاه کنید، انگار کهکشانی را دیده‌اید؛ اگر سنگی جابه‌جا شود، انگا..ادامه

  • قیمت: 225,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

‌ اگر ستاره‌ای از ستاره‌های بی‌شمار شب را با دقت نگاه کنید، انگار کهکشانی را دیده‌اید؛ اگر سنگی جابه‌جا شود، انگار کوهی جابه‌جا شده است؛ اگر فقط با سرنوشت یک گلوله توپ، آن هم در لحظه کوتاه انفجارش و با ترکش‌های ریز و درشت‌اش همراه شوید، شاید صحنه نبرد، معنی و مفهوم تازه‌ای برایتان پیدا […]

اگر ستاره‌ای از ستاره‌های بی‌شمار شب را با دقت نگاه کنید، انگار کهکشانی را دیده‌اید؛ اگر سنگی جابه‌جا شود، انگار کوهی جابه‌جا شده است؛ اگر فقط با سرنوشت یک گلوله توپ، آن هم در لحظه کوتاه انفجارش و با ترکش‌های ریز و درشت‌اش همراه شوید، شاید صحنه نبرد، معنی و مفهوم تازه‌ای برایتان پیدا کند، شاید در این انفجار همه میدان جنگ را دیده باشید.

ماجرای این کتاب، از لحظه شلیک یک گلوله توپ در روز سی‌ام دی ۱۳۶۶ از سمت عراق به سوی جبهه ایران شروع می‌شود؛ هدف آن گلوله، کوه گِردِه‌رَش بوده حدود پنجاه ثانیه طول ‌می‌کشد تا گلوله، مسافت بیست تا بیست‌وچهار کیلومتری خود را طی کند و به هدف برسد.

آن روز کوهستان پر از برف بود. از چند روز قبل یکسره برف می‌بارید. از شانس خوب بچه‌های گردان، ابرهای سنگین کنار رفته خورشید خودش را نشان داده بود. نزدیکِ محلِ انفجار هفت نفر نفس زنان سربالایی تند جاده گِرده‌رَش را بالا می‌رفتند که در یک لحظه ستون‌ کوچک‌شان از هم می‌پاشد.

راویان و شاهدان حادثه بر این باورند که گلوله منفجرشده کنار ستون هفت‌نفره، گلوله بُرد ِ‌بلند یا همان توپ فرانسوی بوده که وزن آن، حدود سی‌ونه کیلوگرم و شعاع ترکش‌هایش، ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر است.

اکنون کتاب «کاش این گلوله شلیک نمی‌شد»، پیش ‌روی شماست. تحقیق این کتاب از خرداد ۱۳۹۷ شروع شد. وقتی کار را به دست گرفتم، تجربه سی‌ساله گردآوری خاطرات جنگاوران به‌ویژه بسیجی‌ها همراهم بود؛ از آن مهم‌تر، این‌که خودم هم در زمان و مکان حادثه، در همان منطقه جنگی و همان یگان خدمت می‌کردم. با این‌همه، شناسایی افراد و تهیه آمار و ردیابی رزمندگان بسیجیِ درگیر با همان یک گلوله توپ، بیش از یک سال‌‌ونیم طول کشید.

همیشه یافتن نام و نشان بسیجی‌ها برایم سخت بوده؛ اما این را هم به‌تجربه آموخته‌ام که بسیجی هر چه گمنام‌تر باشد، خاطراتش ناب‌تر و جذاب‌تر است. برای همین، در این زمان طولانی، با این سختی‌ها دمخور بوده و از آن‌ها لذت برده‌؛ اما رهایشان نکرده‌ام.

فصل ششم کتاب، روایت حمیدرضا عسگریان است. این فصل و روایت، اولین فصل کتاب بود که آماده شد. انگیزه پیدایش کتاب حاضر را می‌توان اشتیاق و انگیزه عسگریان برای نگارش خاطرات جبهه‌اش دانست.

او خاطرات پراکنده خود را در چند سال گرد آورده و نگاشته بود. متن خاطرات، به دفتر ادبیات و هنر مقاومت رسید. نویسندگان همکارم، جداگانه تلاش کردند بر گیرایی متن بیفزایند؛ اما به‌رغم تلاش‌ها، متن هنوز جذابیت لازم را برای کتاب شدن نداشت. تا سال ۱۳۹۶، کتاب‌های متنوع و متعدد و مشابهی با خاطرات حمیدرضا عسگریان منتشر شده بود. این خاطرات باید به گونه‌ای نو و متفاوت تدوین می‌شد.

بنابراین، خاطره را باز از چند جنبه بررسی کردم و آخر رسیدم به لحظه انفجار گلوله توپ در جاده گرده‌رش؛ لحظه‌ای که گلوله توپی منفجر می‌شود، با این انفجار، افراد یک گروه هفت‌نفره، هر یک، سرنوشتی پیدا می‌کنند.

بازروایی خاطرات حمیدرضا عسگریان، نقطه شروع دوباره بود. همان سال، یک گروه پژوهشی تشکیل شد. موضوع پژوهش، این بود که «در پی انفجار گلوله توپ، چند نفر آسیب دیده یا شهید شده، و چند نفر حاضر و زنده هستند؟»

تا پایان سال ۱۳۹۷، سه نفر از شهدای حادثه شناسایی شدند. آنان، با ترکش‌های آن انفجار، در لحظه به شهادت رسیده بودند. همیشه جست‌وجوی رزمنده شهید، آسان‌تر از رزمنده مجروح است. معمولاً شمار شهدا در یک عملیات جنگی، حدود یک‌سوم آمار مجروحان بوده است. برای همین، آمار شهدای حادثه گرده‌رش، زودتر از آمار مجروحان به دست آمد.

سال ۱۳۹۸ باز هم تلاش‌ها ادامه پیدا کرد و به آمار و نشانی سه مجروح حادثه رسیدیم. یافتن نام و تأیید رسته رزمنده، اولین مرحله شناسایی بود. مرحله دوم، پیدا کردن نشانی منزل یا شماره تماس بود. تا پایان سال ۱۳۹۸، آمار افراد ستون پیاده رزمندگان حادثه‌دیده جاده گرده‌رش، به هفت نفر رسید، و این آمار قطعی شد.

تدوین فصل‌ها بر پایه آرایش نظامی را بهترین شیوه تدوین در مستندات و روایت رزمندگان می‌دانم. در ستون پیاده‌نظام، جایگاه هر نفر در ستون، به عوامل گوناگون و علل متعدد مرتبط است، و بی‌توجهی به آن، جایز نیست.

در این کتاب، شماره نفر در ستون نظامی، همان شماره فصل است و افراد و فصل‌ها، پشت ‌سر هم پیش می‌روند.

نکته مهم در تدوین کتاب حاضر، هم‌خوانی و هم‌پوشانی روایت‌ها و مستندات کتاب با دیگر کتاب‌های منتشرشده از خاطرات رزمندگان گردان انصار است. گردان انصارالرسول از لشکر بیست‌وهفت محمّد رسول‌الله(ص)، از گردان‌های باسابقه، قدیم، کارآمد و با کارنامه ممتاز عملیاتی و پدافندی‌ست. برخی از رزمندگان گردان انصار، خاطرات خود را ثبت و چندین کتاب تا کنون منتشر کرده‌اند. این کتاب‌ها، بیشتر خاطرات فردی‌ست.

با نگاهی به فهرست کتاب‌ها می‌توان با کارنامه عملیاتی، صفات و روحیات رزمندگان این گردان بیشتر آشنا شد. این تلاش، به فهم روایت‌ها و هضم مستندات کتاب کمک خواهد کرد.

نکته دیگر این‌که در مرحله بازروایی برای رعایت اختصار، نام گردان انصارالرسول(ص)، «انصار» آمده است. و نیز کلمه «لشکر» اگر تنها و بدون پسوند باشد، همان لشکر بیست‌وهفت محمّد رسول‌الله(ص) است.

در هر فصل کتاب، به اقتضای متن، به خاطرات خودم از جبهه اشاره‌ای کرده‌ام که با زندگی‌نامه آن شهید یا روایت آن رزمنده مرتبط است؛ یادی هم از مرحوم پدرم دارم. او برای حضور داوطلبانه‌ام در جبهه مخالفت نمی‌کرد و مشوق‌ام برای نویسندگی بود.

در تحقیق میدانی، بیشترِ اسناد نظامی، اسناد پزشکی و اسناد عادی به طور کامل جمع‌آوری شد. مرحله بعد، استخراج مطالب لازم از اسناد مکتوب و عکس‌ها بود. هنگام مصاحبه، این مطالب، سودمند بود. از شمار زیاد عکس‌ها و سندها، فقط یک‌دهم یا کمتر را بین روایت‌ها و فصل‌ها و در ضمایم گنجانده‌ام. بیشتر آن‌ها، در بایگانی انتشارات سوره مهر قرار دارد. علاقه‌مندان برای دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانند به این بایگانی مراجعه کنند. محتوای اسناد عادی معمولاً به‌آسانی فهمیده می‌شود؛ اما بسیاری از اسناد پزشکی یا نظامی نیاز به توضیح دارند. برای همین، بعد از هر سند، توضیحات لازم را آورده‌ام.

اسناد پزشکی کتاب، ۴۸۵ برگ است. در جمع‌آوری این اسناد، کارکنان بنیاد شهید و آقای دکتر جلیل عرب‌خردمند، صمیمانه همکاری کردند تا این حجم از اسناد پزشکی به دست آمد. دکتر عرب‌خردمند همچنین در گویاسازی و توضیحات اسناد کوشید؛ در حالی که خود، پزشک معالج یکی از مجروحان این انفجار بوده‌اند.

اسناد پزشکی بخش مهم و جدایی‌ناپذیر از اسناد جنگ است. جمع‌آوری، مطالعه و دسته‌بندی این اسناد کمک زیادی در شناسایی جنبه انسانی جنگ دارد.

در این کتاب اسناد پزشکی چهار مجروح جنگی از لحظه شروع مجروحیت (اصابت ترکش) تا به امروز ارائه شده است. حجم این اسناد زیاد و متنوع است. بررسی تخصصی و توضیحات کامل همه آنها در حوصله خوانندگان نیست.

از طرف دیگر پزشک محترم همراه تحقیق هم نمی‌تواند اسناد دیگر پزشکان و بیماران را فاش نماید. از این‌رو مطالب پزشکی به شکل عمومی و کلی ارائه شد و پرداختن به جزئیات بماند در کتابی دیگر و برای مخاطب خاص.

در اسناد پزشکی چهار جانباز، نام حدود پنجاه پزشک جراح، متخصص بیهوشی، پزشک عمومی و پروفسور ایرانی یا غیر ایرانی آمده بود؛ اما به جهت رعایت اخلاق پزشکی نام و امضای آنان در اسناد ناخوانا شده است. چنانچه خواهیم دید تلاش جامعه پزشکی در حفظ سلامت و درمان جانبازان حتی با پایان جنگ مانند روز‌های جنگ ادامه داشته و هنوز هم ادامه دارد.

نکته دیگر، حفظ لحنِ گفتار در پیاده‌سازی نوار مصاحبه است؛ به این مطلب در حد لازم و نه کافی توجه شده است. قطعاً حین تحقیق و در پیشرفت هر مرحله که متن روایت‌ها کامل‌تر می‌شد، لحن راویان نیز تغییراتی یافته است. بازنویسی چندباره برای تداعی خاطر راوی و شکافتن و پرداختن به جزئیات حادثه، علت اصلی این تغییرات بوده است.

در روایت خانم گل‌قدم خدایی، مصاحبه‌ اولیه به زبان آذری بوده که به فارسی برگردانده شده است. مصاحبه تکمیلی هم به ‌فارسی تهیه شده است. برای همین، لحن زیبای راوی، در مصاحبه‌های دوگانه و بازنویسی‌ تا حدی مخدوش شده؛ اما از طرف دیگر، جزئیات پنهان حادثه، در حد لازم، آشکار و ارائه شده است.

بریده‌ای از کتاب کاش این گلوله شلیک نمی‌شد

گلوله که به طرف تو شلیک می‌شود، نمی‌داند چاقی یا لاغر، سفیدی یا سیاه: مردی یا زن، ثروتمندی یا فقیر، شاگردی یا استاد، عاشقی یا فارغ، در‌کلیسایی یا مسجد، در عزایی یا عروسی شام خورده‌ای یا نخورده‌ای .... نزدیک و نزدیک‌تر که می‌شود حتی نمی‌پرسد دشمنی یا دوست، مرده ای یا زنده، متولد شده‌ای یا نشده‌ای .... و تو تنها می گویی: کاش این گلوله ...

مشخصات

  • شابک:

    9786000352417

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    616

  • سال انتشار شمسی:

    1401

  • نویسنده:

    اصغر کاظمی،

پدیدآورندگان

  • اصغر کاظمی

    نویسنده یا مولف کتاب کاش این گلوله شلیک نمی‌شد

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد