نبرد رئیس علی، جلد 21

نمای میانی:روزنامه‌نگار است و داستان‌نویس. متولد ۱۳۳۰ در یکی از محله‌های جنوب شهر شیراز. اولین داستان کوتاهش را در مجله کیهان بچه‌ها چاپ کرد و آغاز فعالیتش در زمینه روزنامه‌نگاری در روزنامه خبرجنوب شیراز بود. یک کتاب به نام «کلاس خبرنگاری‌» دارد که حاصل تجربیات و شرح فعالیت‌های او در صفحه دانش آموز همین روزنامه است. از بهمن پگاه راد کتاب‌های مختلفی در حوزه کودکان و نوجوانان منتشر شده است.
نمای دور:رئیس‌علی فرزند رییس‌محمد در سال ۱۲۶۱ شمسی در دهستانی از توابع بوشهر به دنیا آمد. وی در عصر مشروطیت، جوانی ۲۴ ساله، بلند همت، شجاع، در صدق و صفا کم مانند و در حبّ وطن و توکل به خدا، ضرب‌المثل بود. اگرچه سواد و معلومات کافی نداشت اما پاکی‌ سرشت و صفات حمیده او زبانزد اطرافیان بود. دلوار زادگاه و محل فرمانروایی رئیس علی دلواری است که در کشاکش جنگ اول جهانی و در حمله انگلیسی‌ها به بوشهر، رشادت بسیاری از خود نشان داد و به شهادت رسید. رئیس علی بعد از اینکه قوای انگلیس بوشهر را به تصرف خود درآوردند، به مقابله با تجاوزگران پرداخت و شکست‌های سنگینی بر آنان وارد کرد. پس از اشغال بوشهر در رمضان سال ۱۳۳۳ قمری، نیروهای انگلیسی قصد تصرف دلوار را کردند رئیس علی همراه با یاران خود، علیه اشغالگران وارد نبرد شد و نیروهای متجاوز را که قریب به ۵ هزار نفر بودند، تار و مار کرد.
از کتاب:تفنگچی دستی به تفنگش کشید و گفت: «رئیس، ما زنده به وجود تو هستیم!‌» پیدا بود که رئیس‌علی منظور تفنگچی را نفهمیده، اما گفت: «وجود ما از خداست! پشت و پناه ما خداست، این حرف‌ها چیست که می‌زنی خالو؟‌» تفنگچی که به منظور خود رسیده بود، گفت: «اگر تو نباشی، ما هیچیم رئیس!‌» رئیس‌علی گفت: «اگر من نباشم، خیلی‌های دیگر هم هستند! اصلا خودتان چی خالو؟ خود شما هم «من‌» هستید!‌» تفنگچی بیش از این رئیس علی و تفنگچی‌ها را منتظر نگذاشت.
صفحه ۱۰۱
از همین قلم:مثل رود پرخروش (سوره‌ مهر) من سرباز هخامنشی هستم (سوره‌ مهر) تخت جمشید (مدرسه) دزد دوچرخه (نویدشیراز) پرنده و آتش (نوید شیراز) راز ساختمان زرد (امیرکبیر)