نگاهی به کتاب پایان یک نقش؛ «هانا» محبوس اندیشه صهیونیسم
16 دی 1402
در این یادداشت نیمنگاهی خواهیم داشت به کتاب «پایان یک نقش» نوشته جلال توکلی که خواندنش در روزهای حمله وحشیانه اسرائیل به غزه خالی از لطف نیست.
«من از حضور مداوم او در جای جای صحنهها، یا حتی سطر به سطر سناریو، زمانی که همه چیز کلماتی بر روی کاغذ نبود، خسته شده بودم. من خسته بودم و میخواستم خودم باشم. برای یک بار هم که شده در طول زندگی کسالت بارم خودم باشم. خودم برای ادامه نقشم تصمیم بگیرم.»
هانا شخصیت اصلی داستان، نماینده مردم اسرائیل است. او زندگی کسالت باری دارد و میخواهد نقش خود را به عهده بگیرد. او گرفتار اعتقادات و خرافات صهیونیستی میشود. در بازجوییهای مدام نقش جدیدی بر او تحمیل میشود و باورش را نسبت به خود تحت تاثیر قرار میدهد. هانا بالاجبار باید نقشی که آنها برایش نوشتهاند را بازی کند تا گروهی را به مقصد برساند. نقشی که برای هانا وجود خارجی ندارد و نمیداند در چه موقعیتی قرار گرفته است. از نظر آنها حقیقتی که از هانا میخواهند بگوید، دروغ واضح و معلوم صهیونیسم است.
هانا زنی بیهویت که جویای هویت خود در بند نظام سلطه و رژیم نژادپرستی است.
«این خیلی سخت است که همیشه خود را زیر نگاه دقیق کسی که تو را مینویسد، که تو را به رفتار و گفتار وادار میکند، حس کنی.»
این چند جمله تمام ماجراست. این یک خط یعنی حبس فکر و جسم هانا در زندان تلمود.
نویسنده کتاب «پایان یک نقش» افکار صهیونیستی را میشناسد. عقایدشان را میشود در دیالوگها دید. تلمود از نظر صهیونیستها مقدس است و آن را بالاتر از کتاب تورات میدانند: «بدانید که گفتار خاخام از گفتار پیامبر بالاتر است.» صهیونیسم با آموزههای تلمود بنیان نهاده شده است. این واقعیت چنانتر و تمیز از چشم بسیاری پنهان است که میتوانند آرمانهای ضد انسانی را مقدس جلوه دهند. افکار صهیونیستی میخواهد هانا را در نقشی که بازی نکرده است، جای دهد. طوری که هانا باید باور کند نقشی را که بازی نکرده است. مردم اسرائیل بیآنکه متوجه باشند، در حبس عقاید و افکار صهیونیستی هستند. گویی سخت کار میکنند برای استراحت و صدرنشینی گروهی که نمیشناسند ولی مجبور به اطاعت هستند. داستان هانا باورها و تلقینهای بیرحمانه صهیونیستی است. هانا چارهای جز اعتماد به قصهی خود ساخته آنها ندارد. چرا که دیگر هیچ امیدی به آزادی و رهایی ندارد. این کتاب خواننده را با هانا آشنا میکند تا قلبا و با تمام وجود ذهن خود را محبوس قصه صهیونیستی بدانیم و عمیقا باور کنیم. خواننده با تمام وجود احساس میکند که نباید اینگونه پیش برود. همین نبایدها سبب آگاهی میشود.
کتاب «پایان یک نقش» ما را در موقعیتی قرار میدهد که نمیخواهیم جای هانا تسلیم نقشی باشیم که بازی نکردهایم. داستان به خوبی پیش میرود و نمیتوانی خود را از فضای داستان و مکانها و شخصیتها بیرون بکشی، طوریکه که بوهای بدی که به مشامت میرسد را میفهمی و با هانا و دیگران همراه میشوی.
مطالعه کتاب «پایان یک نقش» نوشته جلال توکلی که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است، بیشتر به گروه سنی جوانان توصیه میشود، برای آگاهی بیطرفانه بهترین گزینه است.
منبع : خبرگزاری میزان
نویسنده: ثریا دهقان
آخرین مطالب
-
دو نمایشنامه در سورهمهر منتشر شد
10 مهر 1403
-
«چاه سرخ»؛ داستانی حماسی از نبرد چالدران
9 مهر 1403
-
رمان «یکی از آنها»؛ نمایی از تاریخ معاصر ایران
8 مهر 1403
-
در رونمایی «آذرخش و رقص فانتومها» مطرح شد؛ وفایی: ما به واژه جنگ آبرو دادیم
3 مهر 1403
-
همزمان با هفته دفاع مقدس؛ «آذرخش و رقص فانتومها» رونمایی میشود
1 مهر 1403
-
داستانی از «مردهای کوچه عنایت» به قلم ناطق منتشر شد
26 شهریور 1403
-
«موسای قوم زرگر» زندگی و خاطرات دکتر زرگر منتشر شد
25 شهریور 1403
-
در انتشارات سورهمهر؛ تجدید چاپ آثار «محسن سلیمانی» با طرح جلد جدید
24 شهریور 1403
-
سه عنوان جدید در سورهمهر به چاپ رسید
11 شهریور 1403
-
«هَناسَه»؛ داستانی واقعی از مهاجرت خانواده عراقی به ایران
10 شهریور 1403
ثبت نظر و نظرات
مطالب مرتبط
-
دو نمایشنامه در سورهمهر منتشر شد
10 مهر 1403
-
«چاه سرخ»؛ داستانی حماسی از نبرد چالدران
9 مهر 1403
-
داستانی از «مردهای کوچه عنایت» به قلم ناطق منتشر شد
26 شهریور 1403
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.