نگاهی به کتاب «اشک حوا»؛ عاشقانهای در دل روستا
1 بهمن 1402
ثریا دهقان؛ منتقد ادبی در نگاه و تحلیل خود به کتاب «اشک حوا» به قلم معصومه حسینی این اثر را عاشقانهای متعهد به روایت همسر یک شهید بر بستر جامعه امروز خوانده است.
کتاب «اشک حوا» نوشته سیدهمعصومه حسینی از انتشارات سوره مهر داستان «حسین شاهحسنی» به روایت همسرش «سیدهکلثوم موسوی» است.
داستان در خطه جنوب استان فارس اتفاق افتاده است. لهجه زیبای جنوب در سرتاسر کتاب صادق است. آداب، رسوم و فرهنگ این خطه را در ذهن خواننده ماندگار میکند.
«کلثوم موسوی» بعد از شهادت همسرش، ذرهای از عشق و مهر او را از قلبش دور نمیکند. حتی هر روز بیشتر شیفته او میشود و بعد از او، کودکانش را در سایه این جمله میپروراند: «این شهید من، نه تنها پدر شما، که پدر همه فرزندان ایران است.»
«حسین» پسر عاشقپیشه و شاعرتبار، به کلثوم دل داده بود و بعد از آن هم پیمان هم بودند. آوردن شعر در جای جای روایت خواننده را سر ذوق میآورد. کلثوم خود را برای خانه خوشبختیاش آمده میکند و از خانه پدر جدا میشود. کلثوم دختری است پر از امید که به ناچار جنگ و رنج عزیزانش از جان دخترک کم میکند.
«دست حسین بال و پرم شده بود و مرا به پرواز در میآورد. باید دلت لبریز محبت شد تا معنای دستانی را بفهمی که دستت را محکم میفشرد تا از هیچ چیز واهمه نداشته باشی؛ باید عاشق شده باشی…»
زاویه دید نویسنده در پس روایت خود را نشان میدهد. به طوری که خواننده نویسنده را در متن به طور مستقیم نمیبیند و این باعث لذت بیشتر خواننده میشود. در واقع راوی، نویسنده را به دنبال خود میکشاند. راوی در این کتاب پیش از نویسنده است.
«نگاهش میکنم. چشمانش پر از سوال است. خیلی وقت است دنبال نوشتن قصه من است. دستان لرزانم را در دست میگیرد و آنها را میبوسد. زل میزند به من و حالا باید خودم را برایش بگویم. کنار بهار خواب مینشینم و او اشکهایم را قطره به قطره مینویسد…
«اشک حوا» زیباترین آغاز و شاعرانهترین توصیفات و تصویرها را دارد که خواننده را با کتابی آشنا میکند؛ سرشار از عشق و شاعرانگی. راوی آشنا به ادبیات است و نبض خوانندهاش را به دست دارد. نویسنده تبحر نوشتن دارد و با بیان صمیمی خواننده را کنار خود مینشاند. نویسندهای چون «سیدهمعصومه حسینی» غنیمت است برای زنده نگه داشتن شیرزنان در تاریخ کشورمان. غنیمتی بزرگتر برای ادبیات جنگ و پایداری است.
کلثوم؛ دختر عزیز خانه و نازپرورده پدر و مادر، هماهنگ با سختیها راه میآید و امید را مهمان همیشه خانه پدر میداند:
«شاید فقط قحطی و فقر میتوانست حواسمان را کمی از دیگر غمها پرت کند. باید برای زندگی میجنگیدیم. باید تلاش میکردیم. باید ساعتها میدویدیم تا شاید دقیقهای به آسایش برسیم. عشایر نبودیم اما شیوه آنها را پیش گرفته بودیم.»
نویسنده کتاب شخصیتهای کاملا واقعی را بدون دستکاری چاشنی داستان کرده است. کشف شخصیتهایی که در طول تاریخ گم شدهاند. سیده معصومه حسینی نویسنده کتاب «اشک حوا» خود را طرفدار زنان سرنوشتساز تاریخ جنگ معرفی میکند.
کتاب «اشک حوا» نوشته سیدهمعصومه حسینی از انتشارات سوره مهر؛ عاشقانه دو جوان روستایی را روایت میکند که حیاء؛ ابزار عشق حسین و کلثوم هست. نویسنده با لحنی آرام و نثری روان همراهمان میکند با داستان «شهیدحسین شاهحسنی».
شهیدی که آخرین سفارشهایش را این گونه خطاب به خانواده میگوید:
«میدونم سخت میشه ولی مجبورم برم. جنگه! اگه برنگشتم به دخترا بگو که سی چه رفتم. بگو باید میرفتم تا امنیت داشته باشن. بهشون بگو رفت که انقلاب از بین نره. این راه نباید نیمهکاره رها بشه. با این همه سختی که کشیدیم انقلاب باید سرپا بمونه.»
منبع: ایکنا
نویسنده: ثریا دهقان
آخرین مطالب
-
روایتی از شش ماه اسارت «جومونگ یا ابوزینب» در سوریه
20 آذر 1403
-
مجموعه طنز«آشخور وارد میشود» منتشر شد
17 آذر 1403
-
«جمال» زندگینامه شهید «ابومهدی المهندس» منتشر شد
13 آذر 1403
-
در نشست «مسئله فلسطین از نگاه ادبیات» مطرح شد؛ آثار ایرانی با محوریت فلسطین باید بازتاب بینالمللی داشته باشد
12 آذر 1403
-
نشست «مسئله فلسطین از نگاه ادبیات» برگزار میشود
7 آذر 1403
-
در آیین رونمایی از کتاب «عایده» عنوان شد: «عایده»، از اولین جوانههای ادبیات بدون مرز
6 آذر 1403
-
«جنگ و دولت در خاطرات سیدمحمد صدر» منتشر شد
3 آذر 1403
-
همزمان با رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب؛ نسخه صوتی کتاب «هواتو دارم» منتشر شد
30 آبان 1403
-
شهید طیاری «مثل یک فرمانده لشکر» بود
29 آبان 1403
-
«پایی در غزه»؛ شرح نسبت ایرانیها با غزه
27 آبان 1403
ثبت نظر و نظرات
مطالب مرتبط
-
مجموعه طنز«آشخور وارد میشود» منتشر شد
17 آذر 1403
-
«جنگ و دولت در خاطرات سیدمحمد صدر» منتشر شد
3 آذر 1403
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.