–
برشی از کتاب:
حس تنفر از آمریکاییها میان مردم مشهد اوج گرفته بود. مردم ملتهب و عصبی بودند و مليت من مانع بزرگی برای آزادی عملم بود. احمق نبودم که این را نفهمم، اما رفتار مردم شهر به قدری با من خوب بود که نمیتوانستم باور کنم ممکن است بلایی سر من بیاورند.
کافی بود دست از پا خطا نکنم، چون آنها معلم زبان انگلیسی دختر و پسرهایشان را دوست داشتند. ما به آنها مدرک معتبر میدادیم و خوبهایشان را بورسیه دانشگاههای آمریکا میکردیم؛ جوری که اگر میخواستند میتوانستند برای همیشه آنجا بمانند، اما این روی خوش واقعیت بود.
– گروگانکشتگی، نوید ظریف کریمی.
19 بهمن 1401