–
برشی از کتاب:
«مجید معینی»، طلبه جوانی که بسیار فعال، پرشور و متعهد بود. او سرپرستی تعدادی دیگر از طلبهها را بهعهده داشت. در سال ۱۳۵۰ مسجد شیخعلی عملاً توسط او اداره میشد. وی در بهمن ۱۳۵۱ دستگیر و با توجه به وسعت فعالیتها و اطلاعاتش، مقاومت و استقامت فوقالعادهای نمود. به طوری که در میان زندانیان و مبارزان، مشهور و زبانزد شده بود. متأسفانه وی در سال ۱۳۵۵ در زندان اوین جذب سازمان مجاهدین خلق شد و از اعضای فعال این سازمان بود. پس از انقلاب از سوی سازمان، کاندیدای نمایندگی مجلس از تهران شد. سرنوشت مجید معینی بسیار عبرتانگیز است؛ او نان و نمک، یا نان و پیاز میخورد، لباس مندرس به تن میکرد و با چند ساعت خواب در شبانه روز و فعالیت وسیع مبارزاتی و مقاومت عجیب خود در جریان بازجویی، الگوی بسیاری از جوانان بود. ولی هنگامی که جذب سازمان مجاهدین خلق شد چنان تغییر کرد و منحرف شد که باورکردنی نیست. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
– سالهای بیقرار: خاطرات جواد منصوری، محسن کاظمی.
19 بهمن 1401