به همراه نمایش اقتباس سینمایی این اثر صورت میگیرد؛
معرفی و بررسی کتاب «فرکانس 1160» در اصفهان

به گزارش پایگاه خبری سوره مهر، آیین معرفی و بررسی کتاب فرکانس 1160
با حضور فضل الله صابری مولف کتاب بهزاد دانشگر کارشناس و نویسنده و دکتر محمدعلی
محمدی نویسنده، شاعر پژوهشگر و مدرس دانشگاه در ساعت 16 الی 19 در روز یکشنبه 12
بهمن در سالن سوره حوزه هنری اصفهان برگزار میشود.
در ادامه این مراسم رونمایی، فیلم «آبادان یازده شصت» نیز به نمایش
درخواهد آمد، فیلم «آبادان یازده شصت» به کارگردانی مهرداد خوشبخت با اقتباس از
کتاب فرکانس 1160 تهیه شده است.
کتاب «فرکانس 1160»، یک روایت جدید از جنگ تحمیلی است. این اثر تلاش
دارد تا با بررسی نحوه کار رادیو آبادان طی سالهای جنگ تحمیلی به ویژه در زمان
حمله عراق به خرمشهر، سقوط این شهر و اتفاقاتی که برای شهرهای مختلف مرزی و جنگی
به ویژه آبادان رخ داده، نگاهی متفاوت به جنگ تحمیلی داشته باشد. اینبار جنگ به
جای اینکه از زبان سربازان و رزمندگان و فرماندهان تعریف و روایت شوند، از زبان
کسانی بازگو میشود که سالها کار هدایت و دلگرمی مردم را برعهده داشتند، اما
تاکنون چنان که باید به نقش آنها در جنگ اشاره نشده است.
رادیو فرکانس 1160 عَلَم و رایتِ لشکر رزمندگان اسلام بود و همانطور
که علمدار، جسم و جان خویش را به خطر میاندازد تا بیرق بر زمین نیفتند، بچههای
رادیو آبادان نیز جانفشانیها کردند، تا این صدای امیدبخش خاموشی نگیرد و شعله
زندگی در دلها فرو نمیرد.
فضلالله صابری و عبدالله نعیمزاده که کار تدوین این اثر را برعهده
داشتند، برای جمعآوری مصاحبهها به ناچار رنج سفرهای مختلف به شهرهای تهران، کرج،
آبادان، اراک، قزوین، شیراز و اهواز را کشیدند که ثمره آن، جمعآوری 100 ساعت
مصاحبه با دستاندرکاران رادیو آبادان در آن زمان بود.
خاطرات این کتاب کمک میکند تا به کارکرد رسانه در چنین موقعیتی بیشتر
پی ببریم؛ کارکردی که متأسفانه در روزهای نخست جنگ به دلایل مختلف از جمله حمله یکباره
و غیر منتظره تاحدودی از دست نیروهای داخلی خارج شد.
در بخشی از این کتاب درباره اتفاقات روز اول جنگ و درک اهمیت این
کارکرد از سوی رژیم بعث و مورد هدف قرار دادن پایگاههای رسانهای در شهرهای مرزی
میخوانیم: در آن روزهای سخت و باورنکردنی مشکلات در زمینههای مختلف بسیار سریع
خود را نشان میداد. هر لحظه و هر ساعت باید برای مواجه شدن با انواع دشواریها و
موانع متعدد و ناشناخته آماده میبودیم و ضمن تلاش در رفع آنها با حداقل امکانات
میساختیم تا گشایشی حاصل شود. یکی از مشکلات که خیلی سریع خود را نشان داد، آسیب
دیدن جریان آب لولهکشی شهر در اثر بمباران و حجم شدید آتش سلاحهای سنگین دشمن
بود. آب خرمشهر و آبادان به دلیل آسیبِ پمپها و سایر اشکالاتِ ایجاد شده در مسیر
آبرسانی قطع شده بود. ما نیز برای تأمین آب خوردن، ناچار بودیم به تصفیهخانههایی
که هنوز حوضچههایشان آب داشتند مراجعه کنیم. آب این حوضچهها رو به ماندگی و
آلودگی میرفت و بروز این مشکل تبعات غیر قابل وصفی داشت. در چنین احوالی برق شهر
نیز قطع شد و سردخانههای نگهدارنده مواد پروتئینی، گوشت و مواد لبنی از کار افتاد
و مواد موجود در آنها به سرعت در حال فاسد شدن بود. با این وصف تأمین غذا و مایحتاجِ
ضروری به مرور دچار مشکل میشد. یادم هست چند روز اول آنقدر به ما ناهار و شام
مرغ دادند که از هر چه خوراک مرغ بود، دلزده شدیم. گاهی شرایطی پیش میآمد که تا
چند روز در مضیقه غذایی قرار میگرفتیم و یک روز آنقدر گرسنگی فشار آورد که ناچار
شدیم از زبالههای اطراف نان کپک زده پیدا کرده و کپکش را بتراشیم و سد جوع کنیم؛
اما خدا را شکر که عاقبت نان خشک کمکهای مردمی رسید و از آن وضعِ اسفبار نجات یافتیم.
نظرات