طعم زندگی

نمای میانی: زنده‌یاد داود بختیاری دانشور 40 سال بیشتر در این دنیا زندگی نکرد، اما در همین مدت کوتاه 25 عنوان کتاب از خود به یادگار گذاشت. او به سال 1346 در تهران به دنیا آمد و در روز آخر سال 1386 پس ا..ادامه
  • قیمت: 2,000 تومان

    ناموجود

توضیحات و مشخصات

نمای میانی: زنده‌یاد داود بختیاری دانشور 40 سال بیشتر در این دنیا زندگی نکرد، اما در همین مدت کوتاه 25 عنوان کتاب از خود به یادگار گذاشت. او به سال 1346 در تهران به دنیا آمد و در روز آخر سال 1386 پس از تحمل سال‌ها بیماری چشم از جهان فرو بست. بختیاری دانشور لیسانس […]

نمای میانی: زنده‌یاد داود بختیاری دانشور 40 سال بیشتر در این دنیا زندگی نکرد، اما در همین مدت کوتاه 25 عنوان کتاب از خود به یادگار گذاشت. او به سال 1346 در تهران به دنیا آمد و در روز آخر سال 1386 پس از تحمل سال‌ها بیماری چشم از جهان فرو بست. بختیاری دانشور لیسانس مدیریت صنعتی داشت، ولی به‌عنوان کارشناس ادبی در دفتر هنر مقاومت مشغول به کار بود.‌
نمای دور:داود بختیاری دانشور: چهار بار کتاب را بازنویسی کردم و یک سال و نیم نوشتن آن طول کشید. اثر‌ِ بازنویسی را روی اثر زیاد می‌دانم.
من دوست نداشتم کارم مثل کارهای دیگر کلیشه‌ای بشود. احساس کردم این طوری واقعی‌تر است. آدم‌های اینطوری هم داشتیم که در انقلاب می‌رفتند تظاهرات می‌کردند، شعار می‌‌دادند بعد می‌آمدند توی زندگی خودشان. یعنی یادشان می‌رفت فردا قرار است فلان جا شلوغ بشود. فقر پررنگ‌تر از مسائل دیگر بود. دلیلی هم ندارد همه آدم‌ها انقلابی محض باشند. دوست داشتم این شخصیت یک آدم معمولی باشد و نگاهی هم به انقلاب و جنگ داشته باشد ولی نگاه محض نباشد.
بعد هم من می‌خواستم جنگ را نشان بدهم، بنابراین باید علی را می‌فرستادم خرمشهر. علی شخصیت تنهایی دارد. علی در عین حال که دوست دارد، خانم شکری را دارد، در یک خانواده پدری زندگی می‌کند و این همه آدم در کنارش هستند، تنهاست.
از کتاب:سلیمان سینه‌خیز جلو می‌آید. درهمین لحظه، دیوار خانه‌ای که رو به خیابان است، فرو می‌ریزد و تیرهای ساختمان، با کمی تاخیر، در فضای خالی سرنگون می‌شوند.
صدای پیرزنی که کمک می‌خواهد، از میان آن همه صدا شنیده می‌شود. پیرزن زیر راه‌پله به دیوار چسبیده.
– مسلسل را بده به من، برو به آن بدبخت کمک کن.
– چه کار می‌توانم برایش بکنم؟ آن‌جا بهترین جایی است که نشسته.
تا از جا کنده می‌شوم، گلوله توپ راه‌پله را همراه پیرزن به آسمان می‌فرستد.صفحه 297
از همین قلم: پرواز سفید (سوره‌ مهر) من و عکس او(سوره‌ مهر) مسافر(سوره‌ مهر) پاوه سرخ (سوره‌مهر) غریبه(سوره‌ مهر) فرمانده شهر(سوره‌ مهر) بچه محله جلالی(سوره‌ مهر) ما همه سرباز بودیم(سوره‌ مهر) مردی که خواب نمی‌دید(سوره‌ مهر) می‌توان تنها رفت (شاهد) مرسده (علم) و…

مشخصات

  • شابک:

    9789645062475

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    336

  • نویسنده:

    داوود بختیاری دانشور،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد