لشکر خوبان

خاطرات مهدی قلی رضایی
معصومه سپهری( -1353)، پژوهشگر است و در این کتاب، خاطرات مهدی‌قلی رضایی( -1344)، از رزمندگان دفاع مقدس را گردآوری کرده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «در پنج روزی که در تبریز بودم مطلع شدم که اتفاق نا..ادامه

توضیحات و مشخصات

معصومه سپهری( -1353)، پژوهشگر است و در این کتاب، خاطرات مهدی‌قلی رضایی( -1344)، از رزمندگان دفاع مقدس را گردآوری کرده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «در پنج روزی که در تبریز بودم مطلع شدم که اتفاق ناگواری برای یکی از اعضای خانواده‌ام رخ داده است؛ خبر بدی که اگر در شرایط دیگری آن را […]

معصومه سپهری( -1353)، پژوهشگر است و در این کتاب، خاطرات مهدی‌قلی رضایی( -1344)، از رزمندگان دفاع مقدس را گردآوری کرده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «در پنج روزی که در تبریز بودم مطلع شدم که اتفاق ناگواری برای یکی از اعضای خانواده‌ام رخ داده است؛ خبر بدی که اگر در شرایط دیگری آن را می‌شنیدم، به‌طور قطع از ادامه راه باز می‌ماندم. در آن مدت درد زخمم نه فقط فروکش نکرده بلکه بیشتر از پیش شده بود چون گلوله در استخوانِ شانه‌ام فرو رفته بود. زخم گرچه کوچک می‌نمود اما عمیق بود و دردناک. یکی دو بار برای پانسمان رفتم اما بعد از فهمیدن اتفاقِ ناگوار خانوادگی دیگر حتی دل و دماغ رفتن به پانسمان را هم نداشتم. دلم می‌خواست برگردم. میدان جاذبه قوی جبهه، از خود بیخودم کرده بود. به حق بودن راهی که برگزیده بودم، یقین داشتم و در آن شرایط، هیچ اتفاقی نمی‌توانست جلویم را بگیرد چون بهترین دلیل و شاهد من، شهدا و تداوم هدف و راه آنها بود. شب بود و طبق معمول در خانه بودم که یکی از بچه‌های مسجد آمد سراغم. ـ مقصود نعلبندی از لشکر زنگ زده، می‌خواد باهات حرف بزنه. فاصله‌ای تا مسجد نداشتیم؛ مسجدی که شروع بیداری‌مان با کلاس‌های قرآن آن بود. حالا بعد از قریب نُه سال که از آن ایام می‌گذشت، مسجد شربت‌زاده هم مثل بسیاری دیگر از مساجد شهر، صدها جوان را برای جبهه تربیت کرده و تصویر ده‌ها شهید را بر سینه خویش آویخته بود. آن شب، مقصود جویای حال من شده بود. بچه‌ها گفته بودند حالم خوب است و او خواسته بود با من هم صحبت کند. بعد از سلام و احوالپرسی معمول، سؤالی را که بی‌جواب مانده بود، از او پرسیدم: چه اتفاقی افتاده؟ چرا کسی مرخصی نیومده؟ ـ خُب! بچه‌ها کار دارن… تو نمی‌آی؟! با این حرف مقصود بوی عملیات مشامم را پر کرد.»

مشخصات

  • شابک:

    9786001753718

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    808

  • نویسنده:

    معصومه سپهری،

پدیدآورندگان

جوایز وافتخارات

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد