اعترافات یک کلاهبردار پشیمان

و هشت داستان طنز دیگر به جز آن
این چیزهایی که طنز نیست و اسمش را گذاشته‌اند طنز، از روزهای خوب و درخشان طنز ایران فرسنگ‌ها فاصله دارد. و بدبختی این است که هر طور به آن‌ها نگاه کنیم و نام هر نوع کمدی هم که رویش بگذاریم آثار قابلی نی..ادامه
  • قیمت: 225,000 تومان

در دسته‌بندی ،

توضیحات و مشخصات

این چیزهایی که طنز نیست و اسمش را گذاشته‌اند طنز، از روزهای خوب و درخشان طنز ایران فرسنگ‌ها فاصله دارد. و بدبختی این است که هر طور به آن‌ها نگاه کنیم و نام هر نوع کمدی هم که رویش بگذاریم آثار قابلی نیستند. شاید مهم ترین دلیلش این است که دیگر کسی طنز و کمدی را یک دانش و تخصص نمی‌داند. این بود که ما تصمیم گرفتیم خودمان دست به کار شویم و مجموعه‌ای را آماده کنیم که از لودگی و خنک‌بازی و شوخی با پدرومادر و شوهرخاله و متلک‌های دم‌دستی اینترنتی و… در آن خبری نباشد. داستان‌های پر ماجرا، و متنوع داشته باشد، شوخی‌هایش پخته و دقیق و پاکیزه باشد و طنز عمیق و ظریفی داشته باشد. و البته انجام همه این کارها (آن هم خوب انجام دادنش) کار ساده ای نیست.  بنابر این هرچه فوت و فن بلد بودیم هرچه مطالعه و پژوهش در این سال‌ها کرده بودیم هرچه دود چراغ و خون جگر و چلو خورشت در طول عمرمان خورده بودیم همه را یک‎جا به کار بستیم و الهی به امید تو!  نتیجه این چیزی است که پیش روی شماست.

حالا اگر می‌خواهید داستان‌های خنده‌داری بخوانید که از نظر تخصصی واقعا به طنز نوشته شده باشند

اگر میخواهید بدانید که جمشید آریا قوی‌تر است یا آرنولد.

اگر می‌خواهید بدانید که آدم‌هایی که در یک آسانسور گیر کرده‌اند به چه فکر می‌کنند.

اگر میخواهید بدانید که عزرائیل چرا از دست ما انسان‌ها شاکی است

اگر از فساد و کاغذبازی‌های اداری و رانتخواری کفرتان بالا آمده.

اگر می‌خواهید مثل فیلم‌ها و سریال‌ها، عاشقانه ازدواج کنید.

اگر می‌خواهید بدانید یک سامورایی در ژاپن چگونه مدیریت می‌کند.

اگر می‌خواهید بدانید که اگر فقط چند دقیقه به نابودی تمام دنیا باقی مانده باشد باید چه کار کنید

و در نهایت اگر می‌خواهید یاد بگیرید که چطور کلاه از سر مردم بردارید، “اعترافات یک کلاهبردار پشیمان” همان کتابی است که باید به سراغش بروید. و اگر نه که بروید یک کتاب دیگر بخوانید.

بریده‌ای از کتاب اعترافات یک کلاهبردار پشیمان

عزرائیل به بالای ساختمان نگاه کرد و جوانی را لب پشت‌بام ساختمان چند طبقه دید تا خواست چیزی بپرسد دختر جوان با عجله و مستأصل گفت: «آقا تو رو خدا عجله کنید. الان خودشو میاندازه پایین!» و بلافاصله به داخل ساختمان دوید. و همه این‌ها در کمتر از چند ثانیه اتفاق افتاد. عزرائیل شوکه و متعجب سرجایش میخکوب شده بود. مات و مبهوت، مانده بود که چه بگوید. تا به حال در چنین موقعیتی گیر نکرده بود این اولین بار بود که یک نفر از فرشته مرگ می‌خواست تا جان انسانی را نجات دهد.

مشخصات

  • نویسنده:

    محمد تسلی‌بخش،

  • شابک:

    ‏‫‭9786000354541‬

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    232

  • سال انتشار شمسی:

    1403

  • جلد کتاب:

    شومیز

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد