مردهای کوچه عنایت

این رمان با نگاهی به داستان مهاجرت و ترک وطن، زندگی دو دوست به نام‌های سیروس و هدایت را روایت می‌کند که برای رسیدن به آرزوهایشان راهی اروپا می‌شوند. «مردهای کوچه عنایت» تصویری از اتفاقات و حوادثی است که برای این دو نفر رخ می‌دهد.

ناطق شخصیت‌های رمانش را در برابر دو کلید واژۀ «مادر» و «وطن» قرار می‌دهد. سیروس و هدایت با فراری خودخواسته و دستیابی به یک زندگی عادی، دست به تغییر جغرافیای زندگی‌شان می‌زنند، در آغاز راه شرایط به خوبی پیش می‌رود اما گذشتن از مادر و وطن برایشان تاوانی از جنس حس غربت و تنهایی در پی دارد.
رمان «مردهای کوچه عنایت» با در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی و پدیده مهاجرت سعی دارد جوان ایرانی را متوجه فرهنگ ملی و مذهبی و گذشته پرافتخار خود کند و مفاهیمی چون وطن، عشق و مادر را برای مخاطب خود بازتعریف کند. بهره‌گیری از مفاهیم مذهبی از جمله پیاده‌روی اربعین و شهادت و نیم‌نگاهی به دوران جنگ تحمیلی از ویژگی‌های جدیدترین رمان ساسان ناطق است.

بریده‌ای از کتاب مردهای کوچه عنایت

شمس‌الله یک‌چشم شمر تعزیه‌مان بود چشمش عیب و ایرادی نداشت اما پلک چشم چپش پایین می‌افتاد و مردم فکر می‌کردند سنگک‌پز محل یک چشم دارد چند سال پیش در محل چو افتاده بود در دعوا چند نفر را لت و پار کرده و آنها هم با تیزی زده‌اند رگ پلک چشمش را پاره کرده‌اند.