مثل یک فرمانده لشکر

‌‌کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» روایتی از زندگی فرمانده گردان ۴۱۹ علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) می‌پردازد، مردی که عزت و سربلندی لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات کربلای ۱ و فتح ارتفاعات استراتژیک قلاویزان، کربلای ۵ و فتح کانال استراتژیک ماهی، والفجر ۸ و فتح پادگان نیروی دریایی ارتش عراق موسوم به پادگان قشله و والفجر ۱۰ و فتح سلسله ارتفاعات خورنوازان مرهون شجاعت و فرماندهی بی‌نظیر او بود.

شهید مهدی طیاری در سال ۱۳۳۸ در روستای طوهان جیرفت متولد شد و دوران کودکی را در روستا گذراند. او دوران ابتدایی را در دبستان عنبرآباد طی کرد و سپس به هنرستان کشاورزی جیرفت رفت. او هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی با دیگر هم رزمانش به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۷ در عملیات بیت‌المقدس با اصابت گلوله خمپاره به شهادت رسید.

علی علویان «مثل یک فرمانده لشکر» را در ۱۲ فصل و دو عنوان «حرف آخر» و «عکس‌ها» به نگارش درآورده است. این اثر از کودکی تا شهادت مهدی طیاری را برای مخاطب در قالب روایت‌هایی از دوستان و اقوام شهید بازگو می‌کند. نام کتاب هم برگرفته از سخنان حاج قاسم درباره شهید طیاری است. آنجا که گفته بود: «طیاری نه تنها از دست ما بلکه از دست انقلاب رفت. او فقط فرمانده گردان ۴۱۹ نبود؛ او واقعاً مثل یک فرمانده لشکر توی صحنه جنگ نیروها را هدایت می‌کرد. او امید لشکر ۴۱ ثارالله بود و حالا ما همه امیدمان را از دست داده بودیم.»

بریده‌ای از کتاب مثل یک فرمانده لشکر

سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی: وقتی که طیاری پشت بی‌سیم به من گفت کانال ماهی را تصرف کردیم من بلافاصله پشت بیسیم قرارگاه این خبر مهم را به حاج محسن (فرمانده کل سپاه) گفتم و زمانی که من در حال اعلام این خبر بودم آقای هاشمی رفسنجانی (فرمانده جنگ) هم در حال شنیدن این مکالمه بود. نه حاج محسن و نه آقای هاشمی هیچ‌کدام باورشان نمی‌شد که چنین اتفاقی افتاده باشد. حاج محسن از فرط خوشحالی طیاری و نیروهای گردانش را تشویق کرد. طیاری واقعاً به دشمن بی‌اعتنا بود و اگر روز اول عملیات من او را متوقف نمی‌کردم او قطعاً تا هر کجا که بردش می‌رسید پیشروی می‌کرد و ما قطعاً به دروازه بصره می‌رسیدیم. او واقعاً ناجی عملیات کربلای ۵ بود. عملیاتی که در سرنوشت کل جنگ تأثیر بسیار عمیقی داشت.