تئاتر و نقش شفابخش آن در تعلیم و تربیت
- قیمت: 275,000 تومان
توضیحات و مشخصات
کتاب تئاتر و نقش شفابخش آن در تعلیم و تربیت نوشتهی ریچارد مورس، به دو جنبه مهم تئاتر اشاره کرده است. نخست، تئاتر به عنوان یک اثر شفابخش و دوم، به عنوان یک ابزار یادگیری، در واقع این دو جنبه، جدا نشدنی هستند.
در عصری که بیشتر مردم به سمت سینما، تلویزیون و سایر رسانههای مدرن میروند «تئاتر» به دلیل ویژگی منحصر به فرد خود، یعنی زنده بودن و ظرفیت بیپایانش، قابلیت اجرا در هر شرایط، با هرگونه امکانات و هر تعداد از مخاطب و هنرمند، جایگاه ویژه خودش را دارا میباشد و بدون شک پس از این نیز به حیات خود ادامه خواهد داد.
در این میان یکی از گونههای با ارزش تئاتر، «تئاتر تعلیمی و آموزشی» است. به این معنا که از ویژگیهای منحصر به فرد تئاتر، در مسیر تعلیم و آموزش استفاده میشود. هر چند بسیاری از متخصصان، مقام هنر تئاتر را بسیار بیشتر از وسیلهای برای تعلیم و تربیت و ابزاری جهت آموزش در نظر گرفتهاند. اما به گمان ما، اینکه تئاتر بتواند علاوه بر کارکرد هنری و زیبا شناختی و پرداختن به موضوعاتی جهان شمول و انسانی، در عرصۀ تعلیم و آموزش نیز نقش ایفا کند، نه تنها از شأن و جایگاه آن نمیکاهد بلکه نشان از قابلیت بینظیر و انعطاف فوقالعادۀ این قالب هنری دارد.
ریچارد مورس (Richard Morse) در کتاب تئاتر و نقش شفابخش آن در تعلیم و تربیت (Theatre: its healing role in education) بیان میکند که تأثیر تئاتر در بالا بردن روحیهی دانشآموزان بسیار زیاد است و محیط کلاس را به مکانی شادتر تبدیل میکند و باعث ایجاد احساس شور و شادی در آنها میشود و عملکردشان در کلاس را بالا میبرد.
بریدهای از کتاب تئاتر و نقش شفابخش آن در تعلیم و تربیت
آیرا: او نیز مثل بیشتر بچههای محله وقتی به مدرسۀ دولتی رفت نمیتوانست انگلیسی حرف بزند؛ لوسیا حتی رفتار خوبی هم نداشت. این دختر در حالیکه بزرگتر میشد از دست بچههای دیگر عصبانی بود و همیشه با همه میجنگید و دعوا داشت. لوسیا: حتی یک شب خواب راحت نداشتم. با این تصور به مدرسه میرفتم: مادرم را میدیدم که کتک میخورد و به طرف دیوار پرتاب میشود و فکر کنم همینها باعث شد بچهای خشن بار بیایم... میدانید، دیدن اینکه بچههای دیگر خوشحالاند... مرا ناراحت میکرد... چرا من نباید شاد باشم؟... چرا من مثل آنها نمیتوانم زندگی کنم؟... چرا؟... چرا اینقدر مشکل هست؟... من واقعاً بد بودم. با معلمهایم خیلی بد بودم... اگر معلم حتی میگفت: لوسیا باید ساکت باشی! یا چیزی شبیه این، آن را نوعی حمله به حساب میآوردم. من تنها در یک چیز خوب بودم؛ اگر آنها قصد حمله به من داشتند، اول من حمله میکردم... گاهی اوقات صندلیها را پرت میکردم... هرچه اسمش را بگذارید... از وقتی دختر کوچکی بودم و بزرگتر میشدم هرگز، هرگز یک روز خوب نداشتم... میفهمید چه میگویم؟... هرگز چیزی مشابه آن نداشتم... میدانید... امروز همه چیز آرام است... امروز خوب است... دیگر نمیشنوی که یکی از دوستانت مرده است... دیگر نمیشنوی که کسی در خانه مامان را کتک میزند. دیگر نمیشنوی... پس همهچیز خوب است... چیزی که... به آن رسیدهام جهانی متفاوت است. آیرا: یک گروه تئاتری وارد محلۀ لوسیا در «کازا آتزلانِ پیلتزین» شد محلهای در حومۀ شیکاگو و او شروع به کار با کارگردان گروه مید پالیدوفسکی کرد. لوسیا میگوید هرگز بچههایی مثل آن گروه را ندیده بود. بچهها قوی و مستقل بودند اما جزو گانگسترها نبودند. البته در ابتدا آنها را نمیفهمید، فقط روش همکاری و حرف زدن آنها با همدیگر را نگاه میکرد. سعی میکرد بفهمد چرا آنطور رفتار میکنند. چرا همیشه شاد هستند؟
مشخصات
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
312
-
سال انتشار شمسی:
1402
-
نویسنده:
ریچارد مورس،
-
مترجم:
حسین فدایی حسین،
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب تئاتر و نقش شفابخش آن در تعلیم و تربیت
-
مترجم کتاب تئاتر و نقش شفابخش آن در تعلیم و تربیت
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.