کابوس

خیابان مثل همیشه شلوغ است و من ساعت ده امتحان دارم..ادامه

در دسته‌بندی ،

توضیحات و مشخصات

خیابان مثل همیشه شلوغ است و من ساعت ده امتحان دارم، خدا کند که به موقع برسم. نباید دوباره جریان امتحان کارشناسی تکرار شود چون آن روز برف سنگینی باریده بود و من یک ساعت دیرتر به جلسة امتحان رسیدم، ولی چون کسی از جلسه خارج نشده بود مرا به جلسه راه دادند. به انتهای بزرگراه می رسم، دیگر چیزی به دانشکده نمانده است. همه چیز مرا به هراس می اندازد. چهرة راننده یی، کابوس شبانه ام را به خاطرم می آورد؛ کسی که شب های امتحان با چاقویی تهدیدم می کند. به امتحان می رسم، برگه سوال ها را پخش می کنند اما به جای برگة امتحان چاقویی روی میزم می گذارند.

داستان مذکور تحت عنوان «کابوس» از مجموعة حاضر انتخاب شده که مشتمل بر داستان هایی کوتاه تحت برخی از این عناوین است: می خوام با هات حرف بزنم؛ فراسوی اینها؛ ننویس؛ آنتی گون؛ مهمان؛ رویا؛ ام؛ باور نمی کنم؛ میناهایی که خیس می شوند؛ دیوار کاغذی؛ یخبندان؛ و مهر خاموش.

بریده‌ای از کتاب کابوس

به انتهای بزرگراه می‌رسم دیگر چیزی به دانشکده نمانده است اتومبیلی چراغ می‌زند به‌طرف راست می‌کشم و راه را برایش باز می‌کنم خود را به من می‌رساند و به‌موازات اتومبیلم حرکت می‌کند شیشه را پایین می‌کشد و بلندبلند چیزی می‌گوید سرم را بر می‌گردانم همان است؛ راننده اتومبیل دودی قیافه‌اش خیلی آشناست چهره‌اش را انگار ده‌ها بار دیده‌ام سرعتم را کم می‌کنم بلند می‌گوید

مشخصات

  • نویسنده:

    فرخنده حق‌شنو،

  • شابک:

    ‏‫‭9786000329570‬‬

  • تعداد صفحه:

    112

  • سال انتشار شمسی:

    ‏‫‏‫۱۳۹۸‬‬

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد