جایی در میانه راه، جلد 42

کتاب «جایی در میانه راه» چهل و دومین جلد از سری قصه‌های فرماندهان است که در آن قصه هایی از قهرمانان جنگ را روایت می‌کند. این کتاب در مورد داستان زنگی شهید سیدموسی نامجوی می‌باشد که در سال 1317 در بندر انزلی چشم به جهان گشود. او تحصیلات خود را در دانشکده افسری  با بهترین نمرات به پایان رساند. او از طریق پدر با امام خمینی (ره) آشنا می‌گردد و از آن پس در مکتب امام و انقلاب قرار می‌گیرد.

او بعد از ازدواج باهمسرش فعالیت‌های انقلابی را با جدیت بیشتری پی می‌گیرد. با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی حضرت امام ایشان را به عنوان مشاور خود در امور جنگ منصوب می‌کنند و با به سرکار آمدن دولت رجایی به سمت وزارت دفاع منصوب شد. با دستور امام مبنی بر شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه حضور پیدا کرد و این عملیات موفقیت آمیز سبب عقب راندن نیروهای بعثی از اطراف شهر آبادان شد. او به همراه جمعی از فرماندهان جنگ در حال بازگشت به تهران برای ارائه گزارش خدمت امام بودند که متاسفانه هواپیما در کهریزک سقوط کرد و تمامی مسافران از جمله سردار نامجو به شهادت رسیدند.

بریده‌ای از کتاب جایی در میانه راه

سید موسی در دانشکده به دانشجویانی که اهل نماز و روزه و قرآن خواندن بودند، احترام بیشتری می‌گذاشت. او که در راه مبارزه با حکومت پهلوی گام برمی‌داشت وقتی چهل سالش بود درخواست بازنشستگی کرد، اما درخواستش پذیرفته نشد. در همان سال انقلاب اسلامی به پیروزی رسید نامجوی که با خانواده‌اش در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد و سهمی هم در پیروزی انقلاب داشت حالا خوشحال و شادمان بود، بنابراین در هسته اولیه ارتش جمهوری اسلامی ایران دست به کارهای بزرگی زد.