پوتین‌های مریم

خاطرات مریم امجدی
پوتین‌هایش را می‌پوشد و راه می‌افتد. جنگ، جنگ است و وطن هم وطن است. جنگ زن و مرد نمی‌شناسد، همان‌طور که عشق به وطن هم در دل همه هست... مریم در این شرایط است که پوتین می‌پوشد و سلاح به دست می‌گیرد تا پ..ادامه
  • قیمت: 60,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

پوتین‌هایش را می‌پوشد و راه می‌افتد. جنگ، جنگ است و وطن هم وطن است. جنگ زن و مرد نمی‌شناسد، همان‌طور که عشق به وطن هم در دل همه هست… مریم در این شرایط است که پوتین می‌پوشد و سلاح به دست می‌گیرد تا پا به پای مردان در مقابل دشمن مبارزه کند و امروز هم ماجرایش را برای ما بگوید؛ تا یادآوری باشد بر اینکه ایران چگونه از دست دشمنان نجات یافت بی‌آنکه ذره‌ای از خاکش را از دست داده باشد.
کتاب «پوتین‌های مریم» خاطرات یکی از زنان خرمشهری به نام مریم امجدی است. راوی در این کتاب به نقل خاطراتی از شروع جنگ ایران و عراق و اشغال خرمشهر تا زمان آزادسازی آن می‏پردازد.
فعالیت راوی در بخش عمران جهاد سازندگی و امدادرسانی به مردم‏ روستاهای اطراف خرمشهر همچون روستای عباره، درگیری‌های‏ سیاسی با مجاهدین خلق، ملاقات با دکتر چمران در خصوص یک منافق زن، خاطراتی‏ از آشنایی با یکی از نیروهای سپاه و ازدواج با وی، خاطراتی از مجروحان عملیات شکست حصر آبادان، فعالیت در بخش تعاون‏سپاه، شهادت محمد جهان‏آرا، بازدید از خرمشهر و … پس از آزادی آن‏ ادامه پیدا می‌کند.
تصاویر مستندی از جنگ و زندگی در شرایط جنگی، پیوست دیدنی کتابی است که می‌شود به آن لقب «دا» از زاویه دیگر داد.

مریم امجدی این روزها در میان ما نیست و چندی پیش از بین ما پر کشیده است. این راوی دفاع مقدس، یکی از دختران شجاع خرمشهری است که در شهریور 59 و در آغاز هجوم دشمن به کشورمان تنها 17 سال داشت، اما در برابر دشمن بعثی ایستاد و با شروع تهاجم به شهر دلاور خرمشهر، در مشاغل ‏مختلفی چون امدادرسانی و نگهبانی انبار مهمات مسجد جامع خرمشهر خدمت ‏کرد. او در این مدت، ‏گاهی به خط مقدم جبهه نیز رفت.
امجدی در سال 1390 در حالی که فقط 48 سال داشت، دار فانی را وداع گفت.
فریبا طالش‌پور (تدوینگر کتاب): اطمینان دارم بعد از خواندن این مجموعه خاطره، تصویر یک دختر 17 ‌ساله خرمشهری را در حالی‌که یک کلت رول‌ور دور کمرش بسته و با یک اسلحه ژ ـ‌ سه دوخشابه پابه‌پای مردان در برابر دشمن خط آتش می‌بندد، برای همیشه به ذهن می‌سپارید. من این کار را بدون هیچ دخل ‌و ‌تصرف، به همان ترتیب گویش راوی تدوین و بازنویسی کردم. به این ترتیب در سندیت اثر خدشه‌ای وارد نشده و این مجموعه در تاریخ شفاهی جنگ از جمله آثار قابل استناد به ‌شمار می‌آید.‌
مرتضی سرهنگی: زنان از چهره‌های ماندگار جنگ هستند، چرا که اساس جنگ مردانه است و معمولاً کمتر اتفاق می‌افتد که زنان وارد چنین عرصه‌هایی شوند؛ اما در جنگ تحمیلی ما چنین اتفاقی رخ داد. زمان برای ثبت خاطرات شفاهی تنگ است، ضمن اینکه زمان دزد خاطرات است و این زمان به زیان ما در حال حرکت است.
از همین قلم: رسم دوستی؛ براساس زندگی شهید مصطفی حیدرنیا معاف (قدیانی و شهرداری تهران)‌غریب آشنا (سازمان بسیج جامعه پزشکی)

بریده‌ای از کتاب پوتین‌های مریم

آقام با اینکه اشک در چشمانش جمع شده بود، با خنده از من استقبال کرد و گفت: «تو باعث افتخار منی. به خاطر داشتن دختری مثل تو به خودم می‌بالم.» به داخل رفتیم. قدری نشستیم و صحبت کردیم، برادرم گفت: «من باید برم و حسین رو به جهرم برسونم تا مادرش رو ببینه بعد به خرمشهر برمی‌گردیم.» فکر کردم طبق معمول می‌توانم همراهشان بروم. آماده شدم و اسلحه را به دست گرفتم...

مشخصات

  • شابک:

    9780941751469

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    120

  • نویسنده:

    فریبا طالش‌پور،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد