توفان

در دفتر حاضر 94غزل، 2قصیده، 5 دوبیتی، 9رباعی، 2مسمط و 2مثنوی گرد آمده است .این دفتر با مقدمه‌ای به یاد شاعر و در سوگ او شروع می‌شود .

اسامی برخی اشعار بدین قرار است :غزل‌ها :خار نسرین‌نما، شهد عشق، گلسخن، بیار سلسله را، آن تب‌ها و آن شب‌ها، حلبچه، توفان، قصاید :عروج شهریار، پروین اعتصامی.

بریده‌ای از کتاب توفان

فروغِ شامِ عشقم ، ماهتابم می‌توان گفتن/ نوید روز وصلم ، آفتابم می‌توان گفتن/ به دل‌ها شادی‌ام، لطفِ بهارم می‌توان خواندن/ به سرها گرمی‌ام، شور شبابم می‌توان گفتن/ ز بس دارد سیه روزی ، اسیر شام هجرانم/ به زلفِ این شب تاریک، تابم می‌توان گفتن/ چنان افسرده‌ام کز آتشِ عشقش نمی‌سوزم/ به سردی در برِ این آتش آبم می‌توان گفتن/ نسیمی می‌کند ویران بنای هستی‌ام ، آری/ درین دریای بی پایان، حبابم می‌توان گفتن/ به چشم مردمان دارم فریبا جلوه‌ای ، امّا/ ندارم پیش خود چیزی، سرابم می‌توان گفتن/ ندیدم لحظه‌ای از اختر خود روشنی ، آری/ به چشمِ طالعِ بیدار، خوابم می‌توان گفتن/ به (گلشن) غنچه را از گریهٔ من می‌گشاید دل/ به دامانِ چمن اشکِ سحابم می‌توان گفتن