توضیحات و مشخصات
بریدهای از کتاب کوچه خاطرات
خسرو منتظر عقب نشینی من بود. ولی من چرا باید از او می ترسیدم؟ با اینکه مستاجر مغازه ما بودند، ولی به خلاف پدر و برادرش، انگار یک چیزی هم طلبکار بود. همیشه خدا صورتش کبود و زخم و زیلی بود. وقتی نزدیکم رسید، چهره اش جدی شد و با آن صدای خشدارش یواشکی گفت: شنیدم داداشت خونه نشین شده... نکنه از ترس مامورها شلوارش رو خیس کرده!
مشخصات
-
شابک:
9786000329563
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
80
-
سال انتشار شمسی:
1400
-
نویسنده:
مهری سرائیفر،
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب کوچه خاطرات
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.