مهاجر سرزمین آفتاب
خاطرات کونیکو یامامورا یگانه مادر شهید ژاپنی در ایرانجمعی از نویسندگان
- قیمت: 148,000 تومان
در دستهبندیبانوان
توضیحات و مشخصات
کونیکو یامامورا که تا ۲۱ سالگیاش تحت آموزههای بودا پرورشیافته بود، آشنایی خود را با همسر مسلمانش، یک نقطۀ عطف میداند؛ نقطهای که همه چیز بعد از آن تغییر کرد و او را به دنیای جدیدی از ارزشهای اسلامی و انقلابی وارد کرد و ثمرۀ زندگی او، یعنی فرزند ۱۹سالهاش را در راه پاسداری از این ارزشها به مقام رفیع شهادت رسانید. کتاب مهاجر سرزمین آفتاب به روایت خاطرات کونیکویامامورا میپردازد. فرزند شهیدش جوان ۱۹سالهای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبههها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید.
بریدهای از کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
«مادربزرگم، ماتسو، بوداییِ معتقدی بود که با پدرم، که پسر اولش بود، زندگی میکرد؛ پیرزنی هشتادساله که انس زیادی با او داشتم و او هم علاقهٔ بسیار زیادی به من داشت و سعی میکرد در هر کاری که رنگ مذهبی و اخلاقی بر اساس تعالیم بودا داشت من را هم شرکت دهد. او، هر روز صبح، پیش از خوردن صبحانه، همراه کتاب بودا وارد اتاقی میشد که محل یادبود مردگان بود و شروع میکرد به خواندن دعا و به من هم میگفت مثل او آداب دعا را به جا بیاورم. خودش زنی راستگو و درستکار بود و به من گوشزد میکرد: «کونیکو، سعی کن هیچ وقت به هیچ کس دروغ نگویی، زیرا اگر مرتکب دروغ شوی، تو را به جهنم میبرند و آنجا حیوانات ترسناکی مثل اژدها و مار و عقرب هستند و زبانت را از دهانت بیرون میکشند.» تذکرات مادربزرگ در من تأثیر میگذاشت و سعی میکردم هیچ گاه دروغ نگویم. پدر و مادرم میکوشیدند من و سایر اعضای خانواده را با سنتهای ژاپنی، که رنگ ملی و آیینی داشت، آشنا کنند. من از هر گونه جشنی خوشم میآمد و سنتهای ژاپنی پُر بود از جشنهای خرد و کلان. در کنار بازی و شیطنت در جشنها، همیشه پرسشهایی در ذهنم شکل میگرفت. یکی از این جشنها در فصل تابستان، در روز پانزدهم آگوست، برگزار میشد. بوداییها اعتقاد داشتند که مردگان در این روز برمیگردند. طاقچههای خانه را پُر از میوه میکردند تا مردگان وقتی برمیگردند از میوهها بخورند و به احترام آنان این میوهها تا سه روز روی طاقچهها میماند. از همین رو، جشن سه روز طول میکشید. در پایان جشن، همهٔ آن خوراکیها را برمیداشتیم و به دریا میریختیم. من جرئت نمیکردم از پدر و حتی مادرم بپرسم اگر مردگان برمیگردند، چرا خوراکیها را نمیخورند؟! دیده بودم که وقتی کسی میمرد، جسدش را، طبق آیین تدفین بوداییها، در مکانی که محل سوزاندن مردگان بود میسوزاندند و همانجا راهب بودایی۳۰ با آن سرِ ازبیختراشیده و لباسِ گشاد و بلند و یکدست نارنجیاش میآمد و دعا میخواند. وقتی جسد بهطور کامل میسوخت، خاکستر آن را در کوزهای میریختند و یک شب در خانهٔ قوموخویش نگه میداشتند تا همهٔ بستگان بیایند و ببینند و وداع کنند و روز بعد، کوزه را داخل قبر میگذاشتند و اسم او را روی سنگ قبر مینوشتند. بعد، صبر میکردند تا روز پانزدهم آگوست فرابرسد و میوه و خوراکیها را روی طاقچه بگذارند و چشمانتظارِ آمدن مردگان، سه روز جشن بگیرند. با این وصف، من حق داشتم در عوالم کودکیام از خاکستر توی کوزهٔ بالای طاقچه بترسم و برنج و حبوبات و میوههای سه روز معطل را با کمک بزرگترها به دریا بریزم و فقط از بوی خوش عود سوخته در معبد شینتو و شنیدن نغمهٔ سازی که وسط دعا زده میشد سرِ شوق بیایم.»
مشخصات
-
نویسنده:
حمید حسام،مسعود امیرخانی،
-
تصویرگر:
حسن منظوری،
-
طراح جلد:
حسن منظوری،
-
شابک:
9786000334666
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
248
-
سال انتشار شمسی:
1402
-
نوبت چاپ:
70
-
جلد کتاب:
شومیز
ویدیو معرفی کتاب
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
-
نویسنده یا مولف کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
-
تصویرگر(مدیر هنری) کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
-
طراح جلد کتاب مهاجر سرزمین آفتاب
جوایز وافتخارات
ثبت نظر و نظرات
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
کاربر سایت
سلام خدمت همه ی کتاب خونای عزیز کتاب مهاجر سرزمین آفتاب یک کتاب واقعی و داستانی واقعا پر کشش از کونیکو یاماموراست . حتما بخریدش و از دستش ندید . از همین جا تشکر می کنم از آقای حمید حسام به خاطر این قلم زیبا و مطمئن و درجه یک . با خوندنش عشق کنید
حامد پورمظاهری
سلام من هنوز کتاب رو بصورت کامل نخوندم ولی از خلاصه که روی جلد هست فکر میکنم کتاب خوبی باشه
کاربر سایت
سلام
من کتاب تهیه ومطالعه کردم میخواستم مسابقه شرکت کنم الان میبینم کد میخواد من کتاب ازیک فروشگاه اینترنتی تهیه کردم کد ازکجا تهیه کنم لطفا راهنمایی کنین🥺
کاربر سایت
سلام من کتاب رو از فیدیبو گرفتم ولی نمیدونم چطوری میتونم به کد هشت رقمی دست پیدا کنم
سعید شاهی
سلام از طریق پیامک براتون ارسال میشه
کاربر سایت
سلام
من کتاب الکترونیک تهیه کردم ولی کد هشت رقمی برام ارسال نشد
میشه پیگیری کنید لطفا
سعید شاهی
سلام وقت بخیر یک مقدار طول میکشه تا کد براتون پیامک بشه
کاربر سایت
نسخه صوتی ر گوش کردم و گریه کردم.
درود و صلوات به همه مادران شهدا
کاربر سایت
درود خدا بر همه انهایی که اسلام واقعی و ناب را جوری بیان میکنن که واقعا انسان چز پذیرش ان و سرتسلیم فرود اوردن در پیشگاه الهی را چیزی ارجحتر نمیداند
درود خدا برخانواده عزیز بابایی و همه خانواده های عزیزی برای تاریخ افتخار افریدند
خدایا ما را از دعا و نیایش و عزتمندی این عزیزان جدا نکن و تا عمر داریم پیرو اسلام و قران و اهل بیت باشیم