جامانده

خاطرات سردار سیدحجت کبیری
کتاب جامانده اثر هادی عابدی، خاطرات سردار سید حجت کبیری است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. در این کتاب خاطرات زندگی و فعالیت‌های او را از دوران کودکی تا پایان دوران جنگ می‌خوانیم. ..ادامه
  • قیمت: 40,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

کتاب جامانده اثر هادی عابدی، خاطرات سردار سید حجت کبیری است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. در این کتاب خاطرات زندگی و فعالیت‌های او را از دوران کودکی تا پایان دوران جنگ می‌خوانیم. 

سردار سید حجت کبیری از جمله فرماندهان ارشد لشکر ۳۱ عاشورا بود که در طول سال‌های جنگ عراق علیه ایران شجاعانه در جبهه‌ها مبارزه کرد. او از زمانی که تیپ ۳۱ عاشورا تشکیل شد و بعدها به لشکر تبدیل شد، ریاست آن را برعهده داشت. سید حجت کبیری در کنار سردار مصطفی مولوی فرمانده لشکر بود چرا که سرداران حمید باکری و مرتضی یاغچیان که پیش از فرمانده بودند نیز به شهادت رسیده بودند.

هادی عابدی در کتاب جامانده مجموعه خاطرات او را گردآوری و منتشر کرده است. خاطراتی که از دوران کودکی او آغاز می‌شوند، از محیط خانوادگی و ارتباطاتش می‌گویند و با خاطرات دوران جنگ و روزهای انقلاب به پایان می‌رسند. برای تنظیم این کتاب مدت زمانی نزدیک به چهار ماه وقت صرف شده است و دربردارنده مطالبی جذاب است که تا پیش از آن جایی گفته نشده بودند.

بریده‌ای از کتاب جامانده

در بین سربازها، کم نبودند افرادی که در محیط پادگان علاقه‌مند به راه‌اندازی تظاهرات بودند. بنابراین، در صبح یک روز آفتابی، اما سرد اواخر پاییز ۱۳۵۷، اقدام به تظاهرات در پادگان مرند کردیم. مشخص نبود بانی تظاهرات چه کسی است؛ چراکه سربازها خودجوش اقدام می‌کردند؛ بدین‌گونه که دقایقی قبل از برگزاری تظاهرات، می‌دیدم برخی افراد را که با گذشتن از کنار دیگران، نجواکنان آمادگی خود را برای تظاهرات اطلاع می‌دادند. من هم از اینکه قرار بود در حمایت از مردم انقلابی تظاهرات کنم، به وجد آمده بودم. دقایقی بعد، نزدیک به پنجاه تن در میدان وسط پادگان تجمع کرده، به شعار دادن پرداختیم. شماری از سربازها بی‌آنکه نزدیک شوند، از دور تماشا می‌کردند. دقایقی بعد، افسران و درجه‌داران مسلح، ما را محاصره کردند. ما در حالی که لوله سلاحشان به طرف ما نشانه رفته بود، با سماجت شعار می‌دادیم. سپس یکی از افسران ارشد، از بلندگوی دستی خود فریاد زد و ما را دعوت به آرامش کرد؛ ولی ما باز هم بی‌توجه به فریادهای او، شعارهای خود را سر می‌دادیم. نزدیک به ده دقیقه، به همین نحو سپری شد و او که خسته و عصبانی از بی‌توجهی به دستوراتش به نظر می‌رسید، دستور متفرق ساختن تظاهرکنندگان را به افرادش صادر کرد. محاصره‌کنندگان نیز، بلافاصله به طرف ما یورش آوردند و به زور قنداق اسلحه، متفرقمان ساختند. یکی، دو ساعت بعد، شایع شد ضد اطلاعات، تظاهرکنندگان را شناسایی کرده، خیلی زود آن‌ها را دستگیر خواهند کرد. من با توجه به فعالیت‌هایی که داشتم، مطمئن بودم جزء اولین نفرات بازداشتی خواهم بود. چند روزی در انتظار احضار و دستگیری گذشت، اما هیچ اتفاقی رخ نداد. نزدیک به ده روز از واقعه تظاهرات گذشت که دوباره زمزمه تظاهراتی تازه، بالا گرفت. انتظار می‌رفت ضد اطلاعات با تجربه قبلی‌ای که داشت، این بار سرعت عمل بیشتری به خرج دهد و پیش از رخ دادن هر حادثه‌ای، از وقوع آن جلوگیری کند؛ اما این بار هم سربازهای انقلابی پیش‌دستی کرده، تظاهرات خود را سامان دادند. البته این بار هم افراد مسلح محاصره‌مان کردند و همچون نوبت قبل، متفرقمان ساختند. این دفعه، دیگر شک نداشتم که حداقل چند تن از ما را دستگیر خواهند کرد؛ اما با سپری شدن دو، سه روز باز هم هیچ اتفاقی نیفتاد؛ حتی خبری هم از احضار و دستگیری نشد. به نظر می‌رسید فرماندهان، نگران واکنش شدیدتر نیروهای انقلابی داخل پادگان، در صورت بروز شدت عمل هستند؛ شاید به همین دلیل فعلاً ترجیح می‌دادند واکنش تندی نشان ندهند.

مشخصات

  • شابک:

    9786000303846

  • نویسنده:

    هادی عابدی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد