گم بی کتابی برای گروه سنی کودکان و نوجوانان است که بر اساس اتفاقات واقعی نوشته شده است.
ماجرای این کتاب در زمان بمباران و در پناهگاه پارک شیرین کرمانشاه اتفاق میافتد و به زندگی دختربچهای میپردازد که پدر و مادرش در تاریکی و شلوغی پناهگاه فکر میکنند او کشته شده است و به همین خاطر بدون دخترشان از آنجا میروند. گمبی در زبان کردی به معنای گمشده است.
مادرم همیشه همین جمله را می گوید: «هر کسی
غمچان بازی کند غم می چیند. »
با حرف مامان، پرستو یواش سنگ ها را برمی دارد و
می گوید: «برویم جای دیگر. مامانت بدش می آید. »
از حرف مامان حرصم می گیرد. به مامان می گویم:
«این چه حرف هایی است، مامان؟ » بعد، کمی دورتر
می نشینیم و مشغول بازی می شویم.
توی پناهگاه شلوغ است. چند وقتی است که
عراق شهرها را بمباران می کند. ما هم آمده ایم توی
پناهگاه تا از بمب ها در امان بمانیم. بعضی از مردم
توی اتاقک هایشان دراز کشیده اند. بعضی دارند غذا
درست می کنند. چند زن هم مشغول پاک کردنِ
سبزی اند. پناهگاه مثل کوچه ی خودمان شده است؛
حتی بچه ها هم انگار که توی کوچه مشغول بازی
هستند. صدای رادیو بلند است: «رزمندگان اسلام
مشغولِ پیشروی اند... »
محتوای کتاب :
متوسط
اثر گذاری متن :
متوسط
طرح جلد :
متوسط
کیفیت چاپ :
متوسط
وارد شوید
برای اینکه بتوانید کتاب را ارزیابی کنید ابتدا باید وارد حساب
کاربری خود بشوید.