روزهای دشوار مبارزه

کتاب روزهای دشوار مبارزه خاطرات علی تمسکی از فعالیت‌های انقلابی‌اش است که محمد محسن مصحفی گردآوری و در انتشارات سوره مهر، منتشر کرده است.

کتاب روزهای دشوار مبارزه، خاطرات علی تمسکی است. او در این کتاب از روزهای کودکی خود گفته است و خاطراتش را ادامه می‌دهد تا به دوران جوانی، فعالیت‌هایش بر علیه رژیم شاه و دستگیری می‌رسد. او در این کتاب از روزهایی گفته است که در زندان گذرانده و خاطراتی که آنجا رقم زده است. او همچنین از تجربیاتی می‌گوید در طول این مدت به دست آورده است و دیدگاهی که زندگی او را شکل داده است.

بریده‌ای از کتاب روزهای دشوار مبارزه

یکی از روزها زندانبان‌ها خبر خوش به ما دادند. قرار بود ما را به حمام ببرند، باتوجه‌به وضعیتی که از لحاظ نظافت داشتیم. رفتن به حمام واقعاً خبر خوبی بود. همه ما را از سلول‌ها خارج کردند. چشم‌ها را بستند و ما را به صف کردند؛ به‌طوری‌که دست هر زندانی روی شانه نفر جلویی بود با این کیفیت ما را به طبقه پایین بردند. از راهرو گذر کردم و رسیدیم به دوش‌ها زندی برای ما توضیح دادند که تا سه خواهند شمرد و در این فاصله زندانیان فرصت دارند حمام کنند لباس‌های خود را بپوشند، و به‌جای خود در صف برگردند. پس از اینکه شکل استحمام را به ما تفهیم کردند، جسم بندها را برداشتند. ما که زمان ناچیزی در اختیار داشتیم باعجله به‌طرف دوش‌ها دویدیم. محیط دوش، بدون «در» بود. جایی هم برای گذاشتن لباس‌ها نبود. باید زیر دوش نخست می‌شدیم، لباس‌ها را همان جا گوشه‌ای می‌گذاشتیم، و خود را می‌شستیم. راه دیگری جز این نداشتیم.