نقاشی قهوه‌خانه

خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس
کتاب "نقاشی قهوه خانه"، شامل "خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس" است که به همت "محسن کاظمی" تهیه و تنظیم شده است. در ساعت یازده شب، دو تیرانداز نقابدار با سلاح‌های اتوماتیک، به اتاق پشتی یک رستور..ادامه

توضیحات و مشخصات

کتاب “نقاشی قهوه خانه”، شامل “خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس” است که به همت “محسن کاظمی” تهیه و تنظیم شده است. در ساعت یازده شب، دو تیرانداز نقابدار با سلاح‌های اتوماتیک، به اتاق پشتی یک رستوران یونانی به نام میکونوس واقع در یکی از مناطق برلین آلمان حمله کردند. در پی این واقعه، چهار […]

کتاب “نقاشی قهوه خانه”، شامل “خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس” است که به همت “محسن کاظمی” تهیه و تنظیم شده است. در ساعت یازده شب، دو تیرانداز نقابدار با سلاح‌های اتوماتیک، به اتاق پشتی یک رستوران یونانی به نام میکونوس واقع در یکی از مناطق برلین آلمان حمله کردند. در پی این واقعه، چهار تن از جمله دبیرکل تبعیدی حزب دمکرات کردستان ایران، به قتل رسیدند.
دادگاه میکونوس به این نتیجه رسید که آخرین ملاقات عاملان کشتار رهبران کرد، در محل اقامت کاظم دارابی برگزار شد و به این ترتیب دارابی حکم حبس ابد دریافت کرد. در حکم صادره برای دارابی تصریح شده بود که وی تا 25 سال از دوران محکومیت خود را نگذراند، نمی تواند تقاضای تخفیف مجازات یا آزادی مشروط کند.
این رخداد با همه پیامدهایش، قاب مهمی از تاریخ کنونی ما در عرصه حقوقی و سیاسی روابط بین‌الملل را تشکیل می‌دهد. “نقاشی قهوه خانه” از “محسن کاظمی”، توصیفی دیرهنگام اما آگاهانه از رویداد میکونوس ارائه می‌کند. اثری مستند که با در برداشتن “خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس”، شعارهای فریبنده و گمراه‌کننده‌ی بسیاری را زیر سوال می‎برد.
دارابی بارها در این پرونده مدعی شد که بیگناه است. سخنان دارابی به عنوان ادعایی تلقی می‌شود که باید با برخوردی بی طرفانه و تحقیقی، تایید شود. با گذشت نزدیک به سه دهه از آن اتفاق، معمای میکونوس همچنان نیاز به حل شدن داشت و در طول این سال‌هآ، دارابی نتوانست آنچه را که گذشته بود، به خوبی شرح دهد. تا اینکه “محسن کاظمی”، تحقیق پیرامون این پرونده سخت و پیچیده را بر عهده گرفت و “نقاشی قهوه خانه” را که شامل “خاطرات کاظم دارابی متهم دادگاه میکونوس” است، به نگارش درآورد.

بریده‌ای از کتاب نقاشی قهوه‌خانه

هشتم اکتبر با خانم و بچه ها از جایی برمی گشتیم، سرراه، مقابل خانه یکی از دوستان به نام «وشمه» از بچه های اصفهان، توقف کردم. خانمم توی ماشین نشست. از ماشین که پیاده شدم، متوجه خودرویی شدم، که با فاصله از ما نگه داشت. حدس زدم تعقیبم می کنند. رفتم بالا به آپارتمان وشمه، نمی دانم چیزی دادم یا گرفتم. برگشتم سوار ماشین شده و حرکت کردم. کمی که پیش رفتم نگاهی به آینه عقب انداختم، دیدم، بله! همچنان با حرکت من آن خودرو حرکت کرد. حدس زدم این تعقیب و مراقبت به دلیل وقایع اخیری است که در برلین رخ داده است. به همسرم گفتم، «ببین دارند ما را تعقیب می کنند؟» با وحشت پرسید «چرا؟» گفتم «فکر کنم، دنبال من هستند!» در فضای نیمه تاریک داخل خودرو نگاه پرسش گر چشمان همسرم، همچنان برق می زد. گفتم به خاطر «فورفراورتایلونگ!» آلمانی ها موقعی که این عملیات شوم توی برلین انجام شد، فوری گفتند کار کار ایرانی ها است. بعد توی تمام بچه های ایرانی و لبنانی پچ پچ بود که مواظب باشید، چراکه این ماجرای میکونوس را دارند می دوزند به دامن ما، و امکان دارد سراغ دانشجوها، بچه مسلمان ها، بچه مذهبی ها بیایند و بازجویی کنند. من هم که گاو پیشانی سفید بودم و فعال در مساجد و مناسبت های ملی و دینی. لذا انتظار داشتم سراغ من هم بیایند.

مشخصات

  • شابک:

    9786000328207

  • قطع:

    وزیری

  • تعداد صفحه:

    967

  • نویسنده:

    محسن کاظمی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد