توپ طلایی
ابرها آمادهی بازی شدند
باز هم در گوشهای از آسمان
بازی آنها تماشایی شده
توپ خورشید است توی دستشان
عکس میگیرند هی عکاسها
باد میکوبد به طبلش با دو دست
ابرِ داور میرسد با رعد و برق
این صدا سوتِ شروع بازی است
بچهابری میدود دنبال توپ
ابرها دنبال او در آسمان
مینشیند مثل گل با ضربهاش
توپ در دروازهی رنگینکمان
باز هم هی سوت و طبل و رعد و برق
بازی آنها چه گلباران شده
اشکِ شادی میچکد از چشمشان
موقع باریدن باران شده
محتوای کتاب :
متوسط
اثر گذاری متن :
متوسط
طرح جلد :
متوسط
کیفیت چاپ :
متوسط
وارد شوید
برای اینکه بتوانید کتاب را ارزیابی کنید ابتدا باید وارد حساب
کاربری خود بشوید.