تیمار غریبان
خاطرات سکینه محمدی- قیمت: 37,000 تومان
توضیحات و مشخصات
کتاب تیمار غریبان نوشته پروین کاشانی زاده، خاطرات سکینه محمدی است؛ یکی از پرستاران و امدادگرانی که در بیمارستانهای آبادان در طول هشت سال دفاع مقدس، فعالیت میکرد و به مراقبت از رزمندگان میپرداخت.
در طول دوران جنگ، شاهد دلاوریها و فداکاریهایی بزرگ از سوی مردم هستیم. مردمی عادی که میتوانستند زندگی عادی خود را داشته باشند و با این حال انتخاب میکنند که شجاعتشان را نشان دهند و پا به پای دیگران تلاش کنند. در این میان نباید از نقش زنانی غافل شد که خالصانه و مادرانه، مراقبت از بیماران و زخمیشدگان و آسیب دیدگان جنگ را برعهده گرفتند و با عشقی بینظیر آنان را شفا دادند.
تیمار غریبان حکایت یکی از همین زنان است: سکینه محمدی. پرستاری که در بیمارستانهای آبادان مشغول به فعالیت بوده است و در طول هشت سال دفاع مقدس، مراقبت و شفابخشی به رزمندگان را بر عهده داشته است. پروین کاشانی زاده در این کتاب، خاطرات او را گردآوری کرده است و ما را به سفری میبرد که لحظه لحظهاش رنگ و بوی عشق و صفا دارد.
بریدهای از کتاب تیمار غریبان
صدای اذان از رادیو بلند شد. نماز خواندیم و همه دور سفره نشستیم و افطار کردیم. نزدیک ساعت یازده در حال تدارک غذای سحر بودیم که از توی کوچه صداهای درهمی شنیدیم. مادرم از خانه خارج شد و بعد از چند دقیقه با چهرهای درهم و وحشت زده برگشت. با نوک انگشتانش روی گونه اش می زد و، در حالی که گریه می کرد، گفت: «ووی!... خدا رحم کنه!» چی شده، ننه؟! می گن سینما رکسه با مردم داخلشه آتیش زدهان! ًِهمه وا رفتیم. غم تمام عالم بر دلم سنگینی می کرد؛ مخصوصا وقتی مادر گفت: «دختر فلانی، همون که پابه ماه بود، با شوهرش تو سینما بودن!» کف حیاط ولو شدیم. گریه کردیم و ضجه زدیم. نگاهم به آسمان افتاد که مثل ما بغض کرده بود و سنگینی بار این مصیبت را با گرما به رخ روزگار می کشید. سایهای از غم و ماتم شهر را پوشانده بود. تا صبح همه مان بیدار بودیم و با صدای ضجه های همسایه داغدارمان به عزا نشسته بودیم. خبر رسید که هنگام پخش فیلم گوزنها سینما آتش گرفته است و مأموران شهربانی، به جای کمک به مردم داخل سینما، درها را با زنجیر بسته اند و حتی مانع کمک مردم به آن ها شده اند. صبح روز بعد برای عرض تسلیت به خانه همسایه رفتیم. فقط صدای قرآن و شیون و زاری شنیده میشد. سر کوچه حجله بسته و همه سیاه پوش بودند. قبل از ظهر به گورستان رفتیم. شاهد صحنه های دل خراشی بودیم. گودال بزرگی حفر کردند و پیکر سوخته و به هم چسبیده شهیدان را در یک گور دسته جمعی خواباندند و روی آن ها خاک ریختند. زن، مرد، پیر و جوان کنار گور عزیزان خود را صدا می زدند. با چشم خودم دیدم مادری جنازه سوخته عزیزش را در آغوش گرفته بود و زار میزد. شهدای شناسایی شده در مزار جداگانهای به خاک سپرده شدند. تمام آن روز و حتی روزهای بعد حس و حال خوبی نداشتم، ولی مهر ماه بود و باید به آموزشکده می رفتم...
مشخصات
-
شابک:
9786000317102
-
نویسنده:
پروین کاشانیزاده،
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب تیمار غریبان
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.