عاشقانهترین روزهای دنیا
داستان زندگی حضرت خدیجه (س)- قیمت: 25,000 تومان
توضیحات و مشخصات
داستان از یک روز گرم در سرزمین عربستان شروع میشود. خدیجه در حیاط منتظر است و گرما کلافهاش کرده است. او منتظر است تا نفیسه برگردد زنی که برای کار مهمی رفته است. او قرار است از مردی خواستگاری کند. خدیجه به محمد(ص) علاقهمند شده است و بدون توجه به حرفهایی که ممکن است مردم […]
داستان از یک روز گرم در سرزمین عربستان شروع میشود. خدیجه در حیاط منتظر است و گرما کلافهاش کرده است. او منتظر است تا نفیسه برگردد زنی که برای کار مهمی رفته است. او قرار است از مردی خواستگاری کند. خدیجه به محمد(ص) علاقهمند شده است و بدون توجه به حرفهایی که ممکن است مردم دربارهاش بگویند از او خواستگاری کرده است.
او با خودش فکر میکند از محمد بزرگتر است و اینکه خودش به او درخواست ازدواج داده است ممکن است از نظر بزرگان قریش خوب نباشد اما اهمیت محمد برایش بیشتر است. او این مرد را دوست دارد و می خواهد کنار او زندگی کند. در این کتاب جذاب قدم به قدم کنار حضرت خدیجه(س) زندگی میکنیم و پیر شدن این بانوی بزرگوار را میبینم.
داستان کمکم پیش میرود و ما با شخصیت والا و بزرگ حضرت خدیجه(س) آشنا میشویم. زنی قدرتمند و ثروتمند در قریش. نویسنده برای نوشتن این کتاب از منابع معتبری مانند السیره النبویه و طبقات الکبری، تاریخ یعقوبی، وسائل الشیعئ إلی تحصیل مسائل الشریعی، دلائل النبوئ و معرفئ احوال صاحب الشریعئ و … استفاده کرده است. نویسنده برای ایجاد اطمینان بیشتر در پایان کتاب عاشقانه ترین روزهای دنیا منابع تحلیلی روایتها را به صورت دقیق مشخص کرده است. کتاب زبانی روان و جذاب دارد و خواننده را با خود همراه میکند.
بریدهای از کتاب عاشقانهترین روزهای دنیا
برادران و خویشان، نخست سپاسگزار خالقی هستم که ما را از نسل ابراهیم و اسماعیل قرار داد و توفیق سقایی و پردهداری کعبه را به ما عنایت نمود. شما همه محمد را L75 او برادرزاده و بلکه فرزند من است؛ نه مالی دارد و نه ثروتی... و بهراستی مگر دارایی جهان چیست جز سایهای ناپایدار و گذرا!... ثروت حقیقی محمد پاکدامنی و نجابت اوست و کیست که نداند هرکه را با محمد در این صفات بسنجند، کفهٔ ترازویش شرمناک و سبک خواهد بود. محمد سر به زیر و آرام نشسته بود، گونههای سرخش شرم و حیای او را روایت میکرد. عدهای از حاضران زیرچشمی او را میپاییدند تا ببینند چه میکند. ابوطالب نفسی تازه کرد و ادامه داد: - محمد دل در بانو خدیجه بسته و خواستگار اوست. مجلس به اوج هیجان رسیده بود و نفسها بیصدا و پاورچین رفتوآمد میکردند. ابوطالب گفت: «من خود ضامن مهریهٔ او خواهم شد. بگویید تا سخنتان را بر دیده نهم.» سکوت دوباره مجلس را فراگرفت. حاضران گاه محمد را میپاییدند و گاه زیرچشمی به ابوطالب و عمرو بن اسد مینگریستند. بالاخره، عمرو سکوت را شکست: - یابن عبدالمطلب، من نیز عموی خدیجهام، اما بهحقیقت پدر او بوده و هستم. ما همه محمد را میشناسیم و میدانیم جایگاهش در میان جوانان مکه کجاست؛ پس چرا اما و اگر در کار بیاوریم و کامیابی این دو را ناکام سازیم. ما فضایل بنیهاشم را میدانیم و کیست که نخواهد با شما همپیمان شود؟ عمرو نفس عمیقی کشید و ادامه داد: - من از طرف خدیجه خواستگاری محمد را میپذیرم. ناگهان مجلس به صدا درآمد و بارانی از «مبارک باد» و «به خیر و خوشی» بر سر میزبان و میهمان فروریخت. خدیجه، که از پشت پرده ماجرا را میدید و میشنید، پرده را رها کرد و پشت به دیوار نفس عمیقی کشید. کنیزان، که مانند شهبانویشان سکوت کرده بودند، اطراف او را گرفتند و غرق شادباشش کردند. اشکِ بیاختیارِ خدیجه پیامآور زیباترین لحظات زندگیاش بود؛ لحظاتی که حتی لبخند هم نمیتوانست آنهمه شادی را بر دوش بکشد. صدای عمرو بن اسد دوباره بلند شد: - اگر موافق باشید، بیست شتر مهریهٔ آنان باشد. ابوطالب جواب داد: - بیست شتر مهریه باشد و من خود ضامن خواهم بود. سوگند میخورم که این محمد بهزودی مایهٔ سرافرازی ما و شما میشود. خانهٔ خدیجه غرق شادی و لبخند بود. حاضران به سوی محمد میآمدند و او را در آغوش میکشیدند و تبریک میگفتند.
مشخصات
-
شابک:
9786000328016
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
133
-
سال انتشار شمسی:
1397
-
نویسنده:
مجتبی مجرد،
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب عاشقانهترین روزهای دنیا
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.