در دلم جز غزل نمی‌گنجد

«در دلم جز غزل نمی‌گنجد» مجموعه‌ ای نوپدید از دل‌ سروده‌‌های شاعر و پژوهشگر معاصر، مصطفی جلیلیان مصلحی، در قالب غزل ‌است.

مصلحی در سال ۱۳۸۶ در شعر و ادب پارسی نخبۀ کشوری شناخته شده است و بیش از ۲۴ اثر در کارنامۀ ادبی دارد. مطالعه آنها، به‌ ویژه مجموعۀ حاضر، را به مخاطبان مشکل‌‌پسند شعر معاصر سفارش می‌‌کنیم.

بریده‌ای از کتاب در دلم جز غزل نمی‌گنجد

هم سکوت است و بازیِ ارواح، هم نگاه است و رقص کرکس‌ها/ هان! بگو بعد از آن چه می‌خواهی؟ تا مهیا کنند ناکس‌ها/ ای پُر از خاطرات سبز بهار، دامنت غرق عطر سیب و صفا/ از گلِ یاد تو چه می‌فهمند خارهای نرُسته نورس‌ها؟!/ اطلسی‌های سوخته جمع‌اند در تکاپوی راز مرزِ غروب/ چه کسی سوخت نقش نامت را در عبور از مدارِ اطلس‌ها؟/ از پسِ این غبار تو در تو، نه‌، دگر آسمان نمی‌بارد/ هیچ باغی نمی‌شود سیراب در کویرِ قلمرو خَس‌ها/ باغت آباد!‌ ای الهۀ عشق، چیست در این مصافِ پاییزی؟/ سینۀ نور از چه می‌لرزد، از رجزخوانیِ صف گَس‌ها؟!/ دورْ دورِ شکستن و زخم است، نعش‌ها ترجمانِ بیدادند/ خوش در آشوب چرخ می‌رقصند اجتماع عظیم کرکس‌ها