از متن کتاب لطفا با پوست نخورید :
هنر توی خون ما بود .اگر مجلس و مهمونی ای داشتیم ، پدرم آخر مجلس روی دبه ترشی ضرب می زد . من هم که دو سالم بود ، از ذوق جیغ می کشیدم . مادرم هم خط خیلی خوشی داشت .الفبا رو تا حرف «ز» یاد گرفته بودو توی دفتر مشقش ، که ما می دیدیم ، این حروف رو با یه حوصله خاصی نوشته بود .خلاصه این ها ژنتیک در ما بود. تا اینکه یه روز توی محله ما اومدن برای فیلمبرداری .دنبال یه بچه می گشتن برای بازی توی یه فیلمی ، من رو که دیدن ، گفتن همین خوبه.
لینک خرید نسخه الکترونیکی
محتوای کتاب :
متوسط
اثر گذاری متن :
متوسط
طرح جلد :
متوسط
کیفیت چاپ :
متوسط
وارد شوید
برای اینکه بتوانید کتاب را ارزیابی کنید ابتدا باید وارد حساب
کاربری خود بشوید.