درآمدی بر آداب معنوی در هنرهای سنتی

درآمدی بر آداب معنوی در هنرهای سنتی به گردآوری ایرج داداشی دربر دارنده مجموعه مقالات نخستین همایش آداب معنوی در هنرهای سنتی است.

این همایش که به صورت ادواری و سالانه برگزار می‌شود با هدف به بحث گذاشتن حس و معنويت موجود در هنرهای سنتی ايران پایه‌ریزی شده است.

مصادر آداب معنوی در هنر سنتی اسلامی از ایرج داداشی، تداوم معنویت بی‎زمان در آثار سلسله استادان هنرهای سنتی ایران از دکتر محمدمهدی هراتی، آداب معنوی در آیینه تاریخ هنر مهرسازی و حكاكی اثر محمدجواد جدی، هدیه برای استاد نوشته کتایون مزداپور، ریشه‎‌های باستانیِ آداب پهلوانی و جوانمردی از رضا میرمبین، درآمدی بر آداب معنوی ادب و عرفان ایران از استاد محسن محسنی، آیین‎ جوانمردی در هنرهای سنتی ایران اثر نیّر طهوری، همت عالی در هنرهای سنتی به قلم سیدعبدالمجید شریف‎زاده، استاد و شاگرد از منظر مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری در کتاب فتوّت‎نامه سلطانی نوشته دکتر حسین یاوری، مقدمه‌ای بر آداب معنوی در هنرهای سنتی اثر سلیمان سعید آبادی و معنای صنعت در حکمت اسلامی: شرح و تحلیل رساله صناعیه میرفندرسكی نوشته شهرام پازوکی مقالاتی هستند که در این مجموعه می‌خوانید.

بریده‌ای از کتاب درآمدی بر آداب معنوی در هنرهای سنتی

معنویت، یعنی «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَمَا كُنتُم و دین همان چیزی است که تمامی امور و شئون انسان را با حقیقت الهی پیوند میزند معنویت یعنی دیدار آیات الهی در آفاق و انفس تا این که تبیین شود که حق همه اوست زیرا دین هم مشتمل بر حقیقت است و هم حضور «هُوَ الاول و الآخر والظاهر والباطن حقیقت کشف سبحات جلال و دیدار انوار تجلیات صفات است و معنویت کشف سبحات جمال و دلدادگی به صفات ذات معنویت نگاه داشتن سررشته پیمان معشوق است و عشق بازی با نام دلدار معنویت یعنی دیدن فروغ رخ ساقی در جام و یگانگی رخ و آیینه و چشم هنر، خلاف آمد عادت طلب کام نمودن است و کسب جمعیت از آن زلف پریشان یار مگر نه این است که استاد فرمود: ادب آداب دارد یعنی که هنر آداب دارد چرا که هنر، ادب پای نهادن بالواد المقدس طوی» است. دین هم بستر سریان آن آب حیات معنوی است که از سرچشمه وحی به وادی زندگی بشری سرازیر میشود و آن را خرم و سرسبز میکند و به آن جلوه معنوی میبخشد و هم خود آن آب حیات معرفت و معنویت است حقیقت محو الموهوم و صحو المعلوم» است و معنویت تلاوت آیات کتاب تکوین و هنر هتك الستر بغلبة السر». کمال دوست راه و رسم عاشقی مینهد و جمال یاز آداب هنر را خیال دوست در پرده دل به سماع است و هنرور به آداب او مست از این سماع، سر از پای نشناسد.