باران تمشک

رمان باران تمشک نوشته مصطفی فعله‌گری داستانی با موضوع انقلاب است. این رمان درواقع جلد اول از یک تریلوژی است...ادامه
  • قیمت: 40,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

رمان باران تمشک نوشته مصطفی فعله‌گری داستانی با موضوع انقلاب است. این رمان درواقع جلد اول از یک تریلوژی است.

سیاوش پسری جوان است که در زندان‌های رژیم پهلوی شکنجه می شود. داستان با توصیفات او از شکنجه‌ها آغاز می‌شود. و او در زیر انی شکنجه ها شروع به یادآوری خاطرات کودکی و نوجوانی اش و لحظه‌هایی از زندگی با خانواده‌اش می کند. او را به زندان می‌اندازند. آنجا با پسری به اسم سهراب آشنا می‌شود و به سلول آنها می‌رود. سلولی که به آن اتاق زندانیان سیاسی آزاده می‌گویند. زندانیانی که وابسته به هیچ گروه یا دسته خاصی نیستند…. در تمام داستان ما در حال رفت و آمد به گذشته و حال این جوان هستیم و رویا و خاطره و واقعیت در کنار هم این داستان جذاب را شکل می‌دهد.

بریده‌ای از کتاب باران تمشک

درون تن آدمی گرم است. تن آدم زنده گرم است. تن زنده گرم است. زندگی گرم‌ترین گرماست. پس چرا من سردم شده‌ است؟ این تن زنده و تپندۀ من می‌رود تا در سرما بخشکد: «باید به زندان برگردم؟» خودم از خودم می‌پرسم. خودم هم پاسخ خودم را می‌دهم: «آزادی‌ات را پس می‌زنی، برای گریز از سرما و یخ زدن؟ یخ زدن در سرمای زمستان سخت بهتر از گرم شدن در چهار‌ دیواری‌های زندان است...» نیم ساعتی است که از آن ویرانۀ کم‌جا بیرون زده‌ام تا خودم را به شهر برسانم. راه که می‌روم، گرم‌تر می‌شوم و بیشتر می‌اندیشم. دلم نان گرم می‌خواهد. از جایی دور زوزه‌های گرگی تنها را می‌شنوم. زوزه‌ها را با گوش‌های تیز گوش می‌دهم و به سویی گام بر‌می‌دارم که مرا از آن گرگ تنها دور می‌کند؛ به سوی شهر که دیگر می‌توانم در پناه سپیده‌دم زمستانی چراغ‌های آن را، تک تک و چند تا چند تا، ببینم. باید خودم را به جایی برسانم که اندکی گرما داشته باشد. شاید اگر برف را خوش نمی‌داشتم، برف مرا می‌کشت. به جوی آبی رونده و خوش آواز می‌رسم. امید، رفتن، از این شب سرد بی‌آتش به سوی خورشید شتافتن، پیام این جوی روندۀ کوهستانی است به من که آهنگ به هم خوردن دندان‌ها و خس‌خس خشک و سوزندۀ سینه‌ام با نوای آن اینک در‌می‌آمیزد. می‌ایستم. جوی تند می‌رود. باید برود. اگر نرود، یخ می‌زند. از بلور نرم آب این جوی بخاری خوش بر‌می‌خیزد و گرمای اندک آن را پوست دست‌هایم در هوا می‌رباید. پیش‌تر می‌روم. باید خم شوم. «از کجا می‌آیی جوی گرم و نازنین؟!» نازم می‌کند. دست‌هایم را در آب گرم آن جان می‌دهم. گرمای خورشیدی آن به گرمای مهربانی‌های مادربزرگ از دست رفته‌ام می‌ماند.

مشخصات

  • شابک:

    9786000322069

  • تعداد صفحه:

    204

  • سال انتشار شمسی:

    1397

  • نویسنده:

    مصطفی فعله‌گری،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد