کتاب بلوغ پشت خاکریز خاطرات رزمنده "دکتر ایمان کفایی مهر" است نوجوان 14 ساله ای که به جبهه میرود.
از ایمان کفایی مهر سوال شد کجا بالغ شدی ؟ گفت : پشت خاکریز یعنی بلوغ فکری و درک هستی از همان پشت خاکریز شروع شد.
از کتاب :
گفتم :خیلی تشنمه !
گفتم:چاکرتم ! الان بهت آب می دم !
سرش را برگرداند.دست گذاشت روی پهلویش .قمقمه اش را در آورد و داد به من .نصف قمقمه اش آب بود.دو جرعه خوردم و گفتم : به بچه ها هم بدم؟
گفت : آره بده بچه ها هم بخورن! ولی عذر می خوام کمه! همین قدر بود!
گفتم : خودت چی؟
لبخند زد .بچه ها آب می خوردند و متوجه گفتگوی ما نبودند .همه بچه ها از آب قمقمه او خوردند .آب داخل قمقمه تمام شد.قمقمه برگشت دست خودم .تکانی به قمقمه دادم و گفتم :تموم شده !
گفت : اشکال نداره !
با دست رفقایش را نشان داد و گفت: ما شش نفر شیمیایی شدیم ! به همدیگه قول دادیم که هیشکی آب نخوره ! قرارمون هم اینه که این قدر اینجا کار کنیم تا بمیریم ! بریم لب حوض کوثر، امام حسین (ع) بهمون آب بده این نذر ماست!
محتوای کتاب :
متوسط
اثر گذاری متن :
متوسط
طرح جلد :
متوسط
کیفیت چاپ :
متوسط
وارد شوید
برای اینکه بتوانید کتاب را ارزیابی کنید ابتدا باید وارد حساب
کاربری خود بشوید.