لب خط قرمز

«لب خط قرمز» مجموعه داستان‌ها و نوشته‌های کوتاه طنزی به قلم اسماعیل امینی با موضوعات گوناگون فرهنگی و اجتماعی است. نامه پیکان به پراید، حاجی ارزونی کجایی؟، گوش شنوا کو؟» روزگار خنده‌دار سعدی، افشاگری چه خوبه!، فقط آدم ها آدم نیستند، حکایت آش خوردن شاعر، اعاده حیثیت از دلار و سکه، بزرگترین دموکراسی پنیا و […]

«لب خط قرمز» مجموعه داستان‌ها و نوشته‌های کوتاه طنزی به قلم اسماعیل امینی با موضوعات گوناگون فرهنگی و اجتماعی است. نامه پیکان به پراید، حاجی ارزونی کجایی؟، گوش شنوا کو؟» روزگار خنده‌دار سعدی، افشاگری چه خوبه!، فقط آدم ها آدم نیستند، حکایت آش خوردن شاعر، اعاده حیثیت از دلار و سکه، بزرگترین دموکراسی پنیا و من به اصرار دوستان وزیر شدم نام برخی از عناوین این مجموعه‌اند. نامه پیکان به پراید را بخوانید: «سلام بر پراید جوان، دوست شیک و پیک و گران‌قیمت من، شاید از دوستی با من زیاد خوشت نیاید، چون من درب و داغانم و از کار افتاده و رنگ و رو رفته و تو مرتب و سرحالی و تازگی‌ها هم کلاست بالا رفته است. من از آخرین بازماندگان نسل در حال انقراضم که روزگاری سلطان جاده‌ها بود و کالسکهٔ طلایی رؤیاهای آدم‌های متوسط و معمولی و اسباب مفاخرهٔ اهل سیاست آن روز که وعدهٔ بزرگشان این بود: «هر خانوادهٔ ایرانی یک پیکان!» بعدها که دوران آن‌ها تمام شد، دوران من هم تمام شد و گفتند که پیکان، پرمصرف است و پیکان ایمن نیست و پیکان طراحی مناسب ندارد و باید از رده خارج شود و اوراق شود. امروز نیز تو هم سلطان جاده‌هایی و هم در خیابان‌های شهر می‌چرخی و پول‌های سرگردان را از دست مردم جمع می‌کنی و به کیسهٔ خودروسازان می‌ریزی و حتی می‌توانی به خودت افتخار کنی که قیمت تو به اندازهٔ قیمت مرسدس بنز و بی ام دبلیو، در کشورهای دیگر است. به خاطر این همکاری تو در جمع‌آوری پول‌های سرگردان، فعلاً کسی از معایبت حرفی نمی‌زند؛ حتی از نقش تو در آلودگی هوا و تصادفات جاده‌ای چیزی نمی‌گویند. خوش باش و بخند اما گاهی نگاهی به تقویم بینداز. پیکان ۴۸، مرکز بازیافت»