کتاب یک شهر ، یک خانه یکی از کتاب های مجموعه "قصه های دریا است " که به شرح خاطرات جنگ و زندگینامه دریادار دوم تکاور داریوش ضرغامی می پردازد که توسط مریم حضرتی نوشته شده است .
از کتاب : آن روز تکاوران به سوی جنوب رودخانة کارون رانده شدند و کم کم نا امیدی در نگاه ها آشکار شد. دشمن در رادیو بصره و رادیو بغداد مدافعان را دعوت به تسلیم میکرد تا زنده بمانند.
همة دست اندرکاران هم قطع امید کرده بودند. ولی ما مدافعان هنوز امیدوار بودیم و این امید باعث میشد بتوانیم با همة کاستی ها به مقاومت ادامه بدهیم. شهر و مسجد جامع خالی از سکنه شده بود و این سکون و سکوت غریبانه بیش از هر چیز دیگری دل ما را به درد می آورد. فشار زیاد روحی باعث شد یکی از بچه ها به طور ناگهانی از خنده غش کند. بعد که به خودش آمد تا چشم باز کرد بلند بلند شروع کرد به خندیدن. چنان با صدای بلند میخندید که باعث خندة دیگران هم شد. شوک عصبی به او وارد شده بود. نگرانش بودم. شوک دیگری لازم بود تا او به خودش بیاید
لینک خرید نسخه الکترونیکی
محتوای کتاب :
متوسط
اثر گذاری متن :
متوسط
طرح جلد :
متوسط
کیفیت چاپ :
متوسط
وارد شوید
برای اینکه بتوانید کتاب را ارزیابی کنید ابتدا باید وارد حساب
کاربری خود بشوید.