خاک که آدم نیست
- قیمت: 40,000 تومان
در دستهبندیتاریخی
توضیحات و مشخصات
خاک که آدم نیست رمانی رئالیستی با موضوع انقلاب و جنگ است که بهناز قره داغی آن را برای جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری نوشته است. «خاک که آدم نیست» واقعیتهای انقلاب را در قالب داستانی که در تبریز اتفاق میافتد به شیوه موازی روایت میکند.
این داستان جریان انقلاب در سالهای قبل از آن را به تصویر میکشد؛ سپس به آرامی وارد حوزه جنگ ایران و عراق میشود و یک دارم را از ناگفتههای انقلاب و جنگ از دید پزشکی به نام اعلاءالدین روایت میکند. «آفتاب میدرخشید. گورستان پُر بود از جمعیت. انبوه مردم برای خاکسپاری دو مرد سرشناس شهرشان آمده بودند. اتومبیلهای زیادی مردم را به آنجا منتقل میکردند. آفتاب با همهٔ توانش گورستان را داغ کرده بود. اعلاءالدین خورشید را گم کرده بود. آدمکها در گورستان جای آدمها را گرفته بودند. امید اعلاءالدین وقتی از همه جا بریده شد که مادر با اشک از او خواست که «بذار آخرین تصمیم رو داداشت برای پدرت بگیره.» اولین بار بود که مادر به فریبرز لقب «داداش» میداد. حاجبایرام بزرگتر از سلیم بود؛ گور او زودتر آماده شد. نگینهای عینک آفتابی فریبرز زیر نور خورشید میدرخشید.»
بریدهای از کتاب خاک که آدم نیست
سلیم قدم هایش را استوار برداشت و جلو رفت نزدیک تر شد گوشهای قاطری که تکان می خورد نظرش را جلب کرد وقتی چند قدم جلوتر رفت دو نفر را دید که پوشیده در لباسهای مندرس خود را به پهلوهای قاطر چسبانده بودند؛ انگار از جان حیوان گرما می گرفتند سلیم نزدیک تر رفت. دو چشم کوچک ترسان را دید که از میان شال و کلاه و گلیم و پتوهای پاره پاره زیر بغل مرد به او زل زده بودند.
مشخصات
-
نویسنده:
بهناز قرهداغی،
-
شابک:
9786000305864
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب خاک که آدم نیست
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.