مهری از نان ساجی

این کتاب که گردآوری آن قریب به ده سال زمان برده است سرگذشت و خاطرات شهید ابراهیم رستمی در قالب یکی از شاخص ترین جهادگران مطرح استان کرمانشاه است.
کتاب در چهار فصل تنظیم شده است؛ فصل اول(ابراهیم) به خاطرات شخصی من با شهید اختصاص یافته است، فصل دوم(ابراهیم در یادها) به دو بخش تنظیم شده است، بخش اول خاطرات خویشان و همسایگان و بخش دوم خاطرات دوستان و هم رزمان شهید. فصل سوم(ابراهیم در آینه ها) نیز به ویژگی های فردی شهید پرداخته شده است و فصل چهارم(ابراهیم در اسناد و تصویر) به اسناد، عکس ها و سالشمار زندگی شهید اختصاص یافته است.

یکی از مهم ترین ویژیگی های کتاب استفاده از خاطرات جمعی درباره زندگی شهید است بطوری که باید گفت اشخاص مهمی که اطلاعاتی از زندگی شهید داشتند با آنها گفت و گو و خاطراتشان در کتاب گردآوری شده است.همچنین واقعیت نگری در نگارش خاطرات را باید از دیگر ویژگی های مهم کتاب ذکر کرد.

بریده‌ای از کتاب مهری از نان ساجی

ابراهیم گفت: گاز ماشین‌رو بگیر زودتر از تنگه بریم بیرون با حرف او اضطراب همه وجودم را فراگرفت پیچ اول را که رد کردیم ناگهان یکی از بچه‌ها به آن دو نفر که در کنار جاده راه می‌رفتند و پشتشان به ما بود اشاره کرد و گفت اینا رو ببینید لباساشون سبزها با دیدن لباس سبز آنها برق از چشمانمان پرید به فانوسته و پوتین‌هایشان دقت کردیم خدایا چه | می‌دیدیم؟! کجا آمده بودیم؟ باورمان نمی‌شد. آنها نیروهای عراقی بودند همه آنهایی که جلوتر دیده و از کنارشان عبور کرده بودیم هم عراقی بودند. باورکردنی نبود ما از خط مقدم عراقی‌ها عبور کرده و در قلب دشمن قرار گرفته بودیم آن هم سوار بر ماشین، نمی‌دانستیم چه‌کار باید بکنیم نه راه پیش. داشتیم نه راه پس