محمد رضا طهماسبی در مجموعه شعر «گزارهها» شاعری جستوجوگر و پرتلاش نشان میدهد. این جستوجو و تلاش برای رسیدن به فرم و شیوهای مطلوب در خلق کردن و سرودن است. وقتی این مجموعه را مرور میکنیم هر چه از ابتدای کتاب جلوتر میرویم شعرها محکمتر و زبان استوارتر میشود. در شعرهای نخست کتاب که احتمالاً بر اساس تاریخ سرایش ترتیب یافته در موارد معدودی آشفتگی و پریشانی زبان به چشم میآید اما رفته رفته این نقص برطرف شده و با زبانی یکدست و فصیح مواجه میشویم. محمد رضا طهماسبی در این کتاب شاعری جسور و اهل ریسک است که در کشف و ارائه مضامین تازه بیباک است و از احتمال پذیرفته نشدن آنها ترسی به دل راه نمیدهد. حاصل این جسارت و نترسی چشمانداز وسیع و زیبایی از مضامین بکر و تازه است که اگرچه در مواردی اندک جا نیفتادهاند اما در مقابل وقتی مخاطب حاصل نهایی کار را میبیند و از مواردی فراوانی که مضامین تازه به خوبی جا افتادهاند لذت میبرد، میپذیرد که این ریسکهای شاعر ارزشش را داشته است:
«گر این غزل یک بهانهست تا سر گذاری به زانوش
باید که ننشینی از پا، باید که از سر بخوانی
پروا مکن ای پرنده! پر وا کن و نغمه سر کن
گیرم پرت را بگیرند، باید که پرپر بخوانی»