طنزآوران امروز ایران، جلد 1

گزیده آثار منوچهر احترامی
کتاب طنزآوران امروز ایران (۱) گزیده آثار منوچهر احترامی است که به همت فریبا فرشادمهر در یک مجموعه گردآوری و در انتشارات سوره مهر منتشر شده است. ..ادامه
  • قیمت: 9,000 تومان

در دسته‌بندی

توضیحات و مشخصات

کتاب طنزآوران امروز ایران (۱) گزیده آثار منوچهر احترامی است که به همت فریبا فرشادمهر در یک مجموعه گردآوری و در انتشارات سوره مهر منتشر شده است. 

بریده‌ای از کتاب طنزآوران امروز ایران

یک قصه با دو روایت یکی بود، یکی نبود. اگر هم بود، کسی نبود. بود و بود، یک آقایی بود که یک فرزند داشت. اسم فرزندش آقازاده بود. این آقازاده از همان ساعت اولی که در خشت افتاد، قوی و سالم و سرحال و خوش خوراک بود. دو روز که گذشت، پدرش دید این بچه، بچه‌ای نیست که با شیر مادر سیر بشود. برایش یک دایه آورد. آقازاده شیر دایه را خورد، خود دایه را هم خورد. پدرش برایش یک کارخانه تولید لبنیات خرید. آقازاده شیرهای کارخانه را خورد، شیرکاکائوهای کارخانه را خورد. ماست‌های پاستوریزه کارخانه را خورد، پنیرهای کارخانه را خورد، کره‌های صددرصد طبیعی کارخانه را هم ـ که از مخلوط آب و روغن نباتی درست می‌کردند ـ خورد و در یک لحظه بی‌خبری که گرسنگی زورآور شده بود، خود کارخانه را هم درسته خورد. پدرش او را نزد دکتر متخصص تغذیه برد. دکتر پرسید: آقازاده چه دردشان است؟ پدرش گفت: بحمدالله ناراحتی خاصی ندارد؛ اما شیوه خوردنش به گونه‌ای است که گاهی مرا نگران می‌کند. دکتر پرسید: منظورتان این است که آقازاده مشکل بلع دارند؟ پدرش گفت: به هیچ وجه. اتفاقاً خیلی هم خوب می‌بلعد اما گاهی وقت‌ها، بعضی چیزها را درسته قورت می‌دهد و من می‌ترسم که بیخ گلویش گیر کند و خدای ناکرده کار دستش بدهد. دکتر، دهان، دندان، گلو، حلق، مری، معده، روده (کوچک و بزرگ) و الخ... آقازاده را معاینه کرد و گفت: خوشبختانه همه چیز درست کار می‌کند، اما برای اطمینان بیشتر، موقع خوردن، یک نفر باید پشتش باشد و هر وقت که لقمه را درسته قورت داد و بیخ گلویش را گرفت، آهسته‌آهسته به پشتش بزند و موچ بکشد۱ بخورد. پدرش گفت: آقای دکتر خاطرتان جمع باشد، من خودم پشتش هستم. حتی در بیشتر مواقع من خودم برایش لقمه می‌گیرم و به دهانش می‌گذارم و برایش موچ می‌کشم. دکتر گفت: آقازاده ماشاءالله دیگر بزرگ شده است. شما برایش لقمه نگیرید. اجازه بدهید خودش هر چه می‌خواهد بخورد. پدرش گفت: آقازاده این روزها مشغول درس و مشق است. می‌ترسم اگر خوردن را به عهده خودش بگذارم، از درس و مشق عقب بیفتد. دکتر گفت: آقازاده با این اشتهای بی‌پایانی که دارد درس و مشق به جاییش نمی‌رسد۲، بهتر است که از همین الان مشغول کار و کاسبی بشود و دو قران مداخل کند. پدرش، خوب که فکر کرد، دید دکتر بد هم نمی‌گوید. یک کارخانه برای آقازاده تهیه کرد و او را به عنوان مدیر عامل و رئیس هیأت مدیره و مدیرامورمالی و بازرس (اصلی و علی‌البدل) به کار گماشت. ظهر که شد، آقازاده رفت توی آشپزخانه. آشپز برایش آش آورد. خورد، آشپز را هم خورد، محصولات کارخانه را هم خورد. ماشین‌آلات را هم خورد. زمین کارخانه را هم خورد. عده‌ای از دوستانش دست همت به کمر زدند و برای نوسازی و بهسازی کارخانه، وام بانکی جور کردند. وام بانکی را خورد. بانک را هم خورد. گاوصندوق بانک را هم خورد. از این‌جا به بعد دو روایت متفاوت از این قصه موجود است: در این روایت، بعد از خوردن گاوصندوق، آقازاده دل درد می‌گیرد. او را در بیمارستان بستری می‌کنند. دکتر به گمان اینکه آقازاده هله‌هوله بسیار خورده و رودل کرده، دستور سی‌تی‌اسکن می‌دهد، اما وقتی او را سی‌تی‌اسکن می‌کنند، می‌بینند مجازش۴ پاک‌پاک است و همه آن چیزهایی را که خورده، از هضم رابع هم گذرانده است. دکترها فوراً کنسولتاسیون می‌کنند و تصمیم می‌گیرند در اولین فرصت او را تحت‌الحفظ مرخص کنند که بیمارستان را نخورد. در روایت دوم، آقازاده را برای سی‌تی‌اسکن در بیمارستان بستری می‌کنند و دکترها برایش رژیم غذایی بسیار سختی تعیین می‌کنند: صبحانه: نان و کره و عسل و مربا و پنیر و تخم‌مرغ (آب‌پز و نیمرو) و کیک و شکلات و دوپرس کله‌پاچه و یک لیوان آب پرتقال و چای و قهوه. ناهار: چلوکباب، جوجه‌کباب، کباب‌ترش، باقالی‌پلو با گردن بره، کوفته دست به گردن، ماست و بورانی، ترشی لیته، انواع پیش‌غذا و دسر. عصرانه: دل خرد کرده، یک عدد؛ قلوه، دو عدد؛ جگر و بچه جگر و خوش گوشت و خوئک، بر روی هم جمعاً ۱۰ سیخ. نوشابه خانواده دو بطری. چای تازه دم، فصل به فصل. شام: خوراک راگو، خوراک میگو، خوراک ایرانی، خوراک فرنگی، گوشت کوبیده با گرد لیمو و نان سنگک بیات به اضافه سایر مخلفات. در فواصل بین وعده‌های غذا، آجیل و نخودچی کشمش و انواع قاقالی‌لی. آقازاده که با این جور رژیم‌های غذایی اخت نبوده، گرسنگی را تاب نمی‌آورد و در اولین فرصت، بخش سی‌تی‌اسکن را می‌خورد. بعد هم بخش‌های اورژانس U.C.I , U.C.C , noitamrofni ninoitarepo ,noipecer , بیهوشی، داروخانه، آشپزخانه و حسابداری را می‌خورد.

مشخصات

  • نویسنده:

    فریبا فرشادمهر،

  • شابک:

    9789645064592

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    256

  • سال انتشار شمسی:

    1387

  • جلد کتاب:

    شومیز

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد