در کوچه‌های خرم شهر

کتاب در کوچه‌های خرمشهر حاصل تلاش مریم شانکی است که با ضبط‌ صوت کوچک خود قدم‌ به ‌قدم در کوچه‌های خرمشهر گشته و دیده‌ها و شنیده‌های رزمندگان را جمع‌آوری و به ‌عنوان ی..ادامه
  • قیمت: 14,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

کتاب در کوچه‌های خرمشهر حاصل تلاش مریم شانکی است که با ضبط‌ صوت کوچک خود قدم‌ به ‌قدم در کوچه‌های خرمشهر گشته و دیده‌ها و شنیده‌های رزمندگان را جمع‌آوری و به ‌عنوان یک سند حفظ کرده است.

 

هنگامی که همه به دنبال دفاع از ایران، حفظ خاک ایران و به بیرون راندن متجاوزان از خاک خرمشهر بودند، مریم شانکی می‌دانست که روزی جنگ تمام شده و از آن خاطره‌ای بر جای خواهد ماند؛ خاطره‌ای که جای خالی رزمندگان زیادی را با خود جای می‌دهد و بسیاری از این مردان و زنان شهید می‌شوند و از آن‌ها تنها نامی در خاطر مردم می‌ماند، شانکی دست به کار شده و با پا گذاشتن در میدان جنگ و گفت‌وگو با این زنان و مردان، توانست حال و هوای بهشتی آن روزها را حفظ و به نسل‌های بعد انتقال دهد. تا همه بدانند روزی مردمانی بودند که جنگ را با همه تلخی‌هایش شیرین نگاه کرده و بی‌ هیچ ترسی از شهادت رو در روی دشمن ایستادگی کردند.

کتاب حاضر اثری کامل شامل گفت‌و‌گوهای نویسنده با افرادی از قبیل: شهید بهروز مرادی، صالح موسوی فرهاد دشتی، محمد نورانی و نیز 7 زن خرمشهری است؛ زنانی که مردانه در مقابل تجاوزات دشمن بعثی ایستادگی کردند.

شانکی در این کتاب معضلات روزهای اول جنگ، فقدان تدارکات و نیرو، تجهیزات نظامی، ایثار و فداکاری در برابر دشمن و مقاومت در مقابل اشغال خرمشهر و صحنه‌های دلخراش شهادت شهدا را به‌ خوبی تصویر کشده است.

بریده‌ای از کتاب در کوچه‌های خرم شهر

آن‌ها که رفتند. فقط بیست نفری باقی مانده بودیم. بیست نفر در مقابل آن همه تانک و نیروی پیاده. نزدیک غروب، آخرین گلوله‌هایمان به سمت دشمن روانه شد. بیش از هرچیز دیگر، موج انفجار خمپاره‌ها بود که به ما فشار می‌آورد. حجم آتش دشمن بسیار سنگین شده بود. دیده‌بان‌ها از فاصله‌ای کم‌تر از 50 متر ما را می‌دیدند و مقرمان را به عقب گزارش می‌دادند و بعد خمپاره‌اندازها روی سرمان گلوله می‌ریختند. یک ساعت بعد، با وخیم‌تر شدن اوضاع قرار گذاشتیم که پنج نفرمان بمانیم و دشمن را سرگرم کنیم تا بقیه خود را نجات دهند. من و چهار نفر دیگر ماندیم و بقیه رفتند. وقتی مطمئن شدیم که بچه‌ها دور شده‌اند، خانه به خانه و پشت‌بام به پشت‌بام به طرف کشتارگاه حرکت کردیم. از هر نقطه‌ای که می‌گذشتیم، بلافاصله همان محل را به خمپاره می‌بستند. زیر سقف یکی از خانه‌ها مخفی شده بودیم که صدای عراقی‌ها را شنیدیم. آن‌ها از دیواری که صبح در دست ما بود عبور می‌کردند. ترجیح دادیم برگردیم. چرا که از پنج نفر، تنها سه نفرمان باقی مانده بود و ما در برابر آن همه نیرو و تک‌تیرانداز قادر به انجام کاری نبودیم. بغض گلویمان را گرفته بود. پس از آن همه جنگ و گریز حالا باید عقب‌نشینی می‌کردیم. چرا؟! فقط به این دلیل که نیروی کمکی نمی‌رسید. «محمدیان» راضی به برگشت نبود.

مشخصات

  • شابک:

    9789645061768

  • تعداد صفحه:

    192

  • سال انتشار شمسی:

    1390

  • نویسنده:

    مریم شانکی،

پدیدآورندگان

  • مریم شانکی

    نویسنده یا مولف کتاب در کوچه‌های خرم شهر

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد