بیقراری
خاطرات رمضان علی راستگوتوضیحات و مشخصات
کتاب بیقراری، اثر شهاب احمدپور، مجموعهای خواندنی و جذاب از خاطرات رمضان علی راستگو، یکی از رزمندگان آزادهی شهر رشت است.
جنگ، دو رو دارد. یک چهرهی آن نابودی، تخریب، آزار و اذیت و دردی است که همراه خودش به همهجا میآورد و چهرهی دیگرش، فداکاریهای زنان و مردان آزاده و وطندوست است. افرادی که با شجاعت از جان، مال و عزیزان خود گذشتند. میدانستند در راهی قدم میگذارند که به جز درد و غم و اندوه چیزی برایشان ندارد. اما به ارزش فداکاری که در حق دیگران میکردند، واقف بودند. آنها به خوبی میدانستند همهی آنچه که امروز تجربه میکنند، به داشتن و ساختن فردایی بهتر کمک میکند. رمضان علی راستگو یکی از همین انسانهای فداکار و آزادهای است که در زمان جنگ بین ایران و عراق، در دست عراقیها اسیر بود. شهاب احمدپور در کتاب بیقراری، به پای این خاطرات نشست و آنها نوشت. بیقراری، از روزها و اتفاقاتی میگوید که خواندنشان هم آنچنان آسان نیست. تا چه رسد به دیدن و تجربه کردنش. بیقراری از تجربهی اسارت میگوید و همراه با تمام برگشتهایی که به عقب دارد، مجموعهای خواندنی برای شناختن چهرهی جنگ است.
بریدهای از کتاب بیقراری
ببین پسرم، اول از موضوع ایزدیها شروع میکنم. ایزدی یه دین شش هزارسالهست، حتی قدیمیتر از یهودیت و مسیحیت و اسلام. در این مورد کتابهای خوبی دارم اما عربیان، میتونی بخونی؟ حدس میزدم. محمد هم نمیتونه. شما بلدین عربی حرف بزنین اما زبان خوندن و نوشتنتون ترکییه. خب پس برات میگم. ایزدیها روزی سه بار به سمت خورشید برمیگردن و دعا میکنن. بعضیها ریشۀ دینشون رو زردشتی میدونن. این دین اونقدر قدیمیه که شروعش و تاریخچۀ آغازش از دست همه خارج شده و فراموش شده. ما اینجا یه کلیسا داریم، زیر اون کلیسا یه عبادتگاه چهارهزار ساله هست که ایزدیها برای عبادت اونجا میرن. فرشتۀ اعظمشون ملکطاووس یا به زبون خودشون طاووس ملک. آره یه فرشتهای به شکل و شمایل طاووس. وقتی خدا انسان رو آفرید و به این فرشته گفت که به انسان سجده کن، اون سرپیچی کرد و گفت «من از آتش هستم و انسان از خاک. سجده نمیکنم، او باید به من سجده کند.» به همین خاطر از بهشت طرد شده. کلمۀ شیطان هم از همینجا میآد و چون در دینهای بعدی گفته شده که شیطان از بهشت بیرون انداخته شده، همه فکر میکنن که ملک طاووس همون شیطانه و اینطوری ایزدیها رو شیطانپرست میدونن. در حالیکه طاووسملک بعد از بیرون آمدن از بهشت از کردهاش پشیمون شد و هفتهزار سال اشک ریخت و با اشکش همۀ آتشهای جهان رو خاموش کرده و همۀ دریاها رو پر کرد و به همین خاطر ایزد اون رو بخشید و دوباره به بهشت برگردوندش و دوباره فرشتۀ اعظم شد. باور ایزدیها اینه پسرم. طاووسملک رو مقدس میدونن و اصلاً کلمۀ شیطان رو به زبون نمیآرن. اگه بپرسی که این ملکطاووس خوبه یا بد، باید بگم که هم خوبه و هم بد. یعنی هم فرشتۀ خوبیهاست و هم بدیها. ایزدیها خوبن اما چون همه فکر میکنن که شیطانپرستن در طول تاریخ همیشه بهشون ظلم شده و بخشیده نشدن و نسلشون رو به منقرض شدنه. اینها شاخۀ جداشدهای از درخت انسانیت هستن. خودشون هم این رو میگن. بعد از اومدن داعش، یه قتلعام تازه شروع شد. به روستاهاشون حمله کردن، مردهارو کشتن. سرشون رو بریدن. سوزوندن. دخترها و زنهای جوون رو به کنیزی گرفتن، بهشون تجاوز کردن. بچههاشون رو هم بهعنوان دشمن ایزدیها پرورش دادن. خیلی ظلم شد پسرم، خیلی. اونهایی که تونستن فرار کنن رفتن به کوه مقدسشون شنگال و بعد هم از مرز گذشتن و اومدن ترکیه. همهشون توی اردوگاههایی جداگانه و جدا از مردم زندگی میکنن. بیچارهها. اگه ببینی چی میکشن، خون گریه میکنی.
مشخصات
-
شابک:
9786002533579
-
تعداد صفحه:
192
-
سال انتشار شمسی:
1397
-
نویسنده:
شهاب احمدپور،
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب بیقراری
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.