ایران، لبنان، غزه

سرگذشت و تاریخ جهان پیوسته انعکاس‌دهنده‌ی ظلم‌ها و تجاوزات زورگویان و مستکبران علیه ضعفا و ملت‌هایی است که از قدرت‌ کمتری برخوردار بوده‌اند.

با تشکیل سازمان ملل این امید ایجاد شد که امنیت جهان دیگر به مخاطره نیفتد؛ اما با اعمال نفوذ و اراده‌ی قدرت‌های بزرگ شکل‌گیری آن به سمت و سویی رفت که منافع آن‌ها همچنان محفوظ و مقدم بر حقوق سایر ملل باشد؛ طوری که اهرم‌های اصلی قدرت و ثروت جهان کماکان در اختیار خود آن‌ها باشد و باز هم مانعی برای سلطه‌جویی و دخالت در امور و سرنوشت دیگران نداشته باشند. لذا حقوق و اختیارات ویژه‌ای در مفاد آن برای آن‌ها منظور گردید که آثار آن را در مناقشات و اختلافات نیمه‌ی دوم قرن بیستم تا امروز شاهدیم و می‌بینیم چگونه حقوق ملت‌های ضعیف‌تر را به نفع خود و شرکای خود پایمال می‌کنند و با برنامه‌های ظالمانه و مزورانه ثروت‌ها و منابع غنی و ارزشمند مادی و معنوی آن‌ها را به یغما می‌برند و شاهدیم که چپاول‌ها و پایمال شدن حقوق انسانی و حیات اجتماعی کشورهای تحت ستم مقابل دیدگان سازمان‌های بین‌المللی و در برابر چشم‌های بهت‌زده‌ی مردم جهان انجام می‌شود؛ طوری که امروز کسی از سازمان ملل متحد و شورای امنیت و سازمان‌های وابسته به آن‌ها انتظار عدالت و حفظ امنیت و مطالبه‌ی حق مظلوم از ظالم را ندارد.

بریده‌ای از کتاب ایران، لبنان، غزه

نطفة یکی از حوادث بسیار تلخ و ظلم‌های بزرگی که در همین دنیای پیشرفته! از اواخر جنگ جهانی دوم بسته شد و روز به روز چهره‌ی کریه‌تر و خشن‌تر و جنایت‌بارتری به خود می‌گیرد توطئه‌ی خائنانه و ظلم بزرگی است که در حق ملت مظلوم فلسطین انجام می‌شود. سرزمین فلسطین را ابتدا دولت استثمارگر انگلیس اشغال می‌‌کند و با دسیسه‌ای خائنانه سرنوشت آن به یهودیان صهیونیست واگذار می‌گردد. در نتیجه یکی از خائنانه‌ترین و ظالمانه‌ترین وقایع تاریخ در قرن بیستم علیه ملت مظلوم فلسطین بلکه علیه جهان اسلام رقم می‌خورد. خون‌خواری،‌ تجاوز، و جنایات ضد بشری واقعه سال‌هاست از مردم مظلوم فلسطین قربانی می‌گیرد و این حکایت دردناک تا هم امروز با شدت بسیار مقابل دیدگان مردم جهان و آگاهی کامل جوامع بین‌المللی همچنان ادامه دارد.