بابانظر
خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد- قیمت: 495,000 تومان
در دستهبندیتاریخ ، معاصر ، دفاع مقدس ، انقلاب اسلامی ، رزمندگان
توضیحات و مشخصات
بابانظر بیش از ۱۴۰ ماه در مناطق جنگی بود. او در بستان چشم و گوش چپ خود را از دست داد، در فکه کمرش شکست، در فاو قفسۀ سینهاش شکافت، گازهای شیمیایی به سینهاش رسید و وقتی جنگ تمام شد، ۱۶۰ ترکش به بدنش خورده بود. تنها ۵۷ ترکش را از بدنش خارج کردند. با وجود اینکه برایش ۹۵درصد مجروحیت در نظر گرفته شده بود، باز هم در جبههها حضور پیدا کرد. شهید بابانظر هفده سال بعد، روز ۷ مردادماه سال ۷۵ برای آخرین بار به کردستان رفت. در همان کوهها و ارتفاعاتی که روزگاری جوانی خود را گذرانده بود، بهخاطر کمبود فشار هوا دچار تنگی نفس شدید میشود. همراهیانش او را برای مداوا مقر میرسانند؛ اما دیگر دیر شده بود. کتاب «بابا نظر» نوشتهی «محمدحسن نظرنژاد» است.
ناشر دربارهی این کتاب آورده است: «شاید درخشانترین وجه انقلاب اسلامی ایران سویه انسانساز و حاکمیت بخش آن به ارزشها و هنجارهای الهی و شیعی باشد از این رو دفاع مقدس به منزله آیینه تمام نمایی از نهضت اسلامی است که توانست آرمانهای مندرج در ذات انقلاب اسلامی سال ۵۷ را در عمل محقق کرده و در معرض نگاه همگان قرار دهد. بیسبب نیست که تاریخنگاران عصر جدید بر مطالعه و تحلیل همزمان انقلاب و جنگ تاکید ورزیده و به صراحت عنوان میکنند که پدیده دفاع مقدس را باید ثمرهای عالی از شجره طیبه انقلاب دانست و بررسی کرد. کتاب کمنظیر «بابا نظر» که شرح خاطرات شفاهی شهید محمدحسن نظرنژاد در مصاحبه با حسین بیضایی است سندی روشن و قاطع بر این مدعاست که دریچه تازهای به برخی زوایای ناشناخته انقلاب و دفاع مقدس گشوده است. مولف در این اثر با گزارشی و زبانی خواندنی از زندگی و مبارزات مردی پرده برمیدارد که تعبیر مجسمی از جوانمردی و ایثار بود. این جانباز 95 درصد که با حضوری طولانی و مستمر در جبهههای جنگ، در سال 75 به شهادت رسید، ربط و پیوند عمیق دو رویداد عظیم تاریخ معاصر کشور، یعنی انقلاب اسلامی و جنگ را در عرصه عمل و میدان زندگی و مبارزات خویش تحقق بخشید و نام تابناک خودش را در صحیفه ایام به عنوان یکی از اسطورهای جاودان تاریخ معاصر ثبت کرد. این کتاب تنها درصدد نقل اندیشههای مجرد و بیان صرف خاطرات نیست بلکه آنها را به حقایق قابل لمس و زندهای تبدیل میکند که از دایره تکرار و کلیشه عدول کرده و مخاطب را به سرزمینهای تازهای از احساس و ادراک میبرد که در نتیجه آن خواننده «بابانظر» را در درون خودش جستجو میکند و به دنبال نسبت درونی خودش با او میگردد.»
بریدهای از کتاب بابانظر
خمپاره ۱۲۰ داشتیم. ده بیست گلوله زد و آتش آنها ساکت شد. دکتر چمران از اینکه خمپارهها به هلیکوپتر اصابت کنند نگران بود با ساکتشدن آتش تخممرغ آب پز را توی دهانم گذاشتم و با انگشت فشار دادم که پایین برود چمران خندهاش گرفت و گفت: «میجویدید بهتر نبود؟!» :گفتم اینطوری زودهضم نمیشود ممکن است تا دو سه روز دیگر غذا گیرم نیاید. گفت: تو بنا داری تا دو سه روز غذا نخوری؟ اگر این بچهها دو سه روز چیزی نخورند میمیرند.
مشخصات
-
شابک:
9789645061485
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
484
-
سال انتشار شمسی:
1401
-
نوبت چاپ:
57
-
جلد کتاب:
جلد سخت
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.