جمال
- قیمت: 295,000 تومان
در دستهبندیزندگینامه
توضیحات و مشخصات
بعد از ورود به اهواز، باتوجه به طول راه تشبيع پيكر شهدا و روشنتر شدن هويتشان (به لحاظ جواب نهايی آزمايش دىاناى)، تصميم گرفتيم پرچم روى تابوتها را مرتبتر كنيم. طاقههاى جديد پرچم عراق را باز كرديم و با احترام روى تابوت شهدا كشيديم. هرجند كه ته دلمان اطمينان داشتيم داخل هر كدام خون مجاهدان ايرانى و عراقى به هم آميخته شده و قطعاً مزار هر كدام از اين شهدا زيارتگاه همه شهداى حادثه تروريستى فرودگاه بغداد خواهد بود. بعد، با مازيک قرمز رنگى روى تکتک تابوتها اسامى شهدا را نوشتيم. به تابوت حاج ابومهدى كه رسيدم، زانوهايم توان ايستادن نداشت. روى زمين كنار حاجى نشستم. نفسم بالا نمىآمد. دستم مىلرزيد. هر كارى مىكردم، با دلم كنار نمىآمدم كه اين لحظهها آخرين لحظههاى همراهى من با حاج ابومهدى است.
يادآورى روزهابى كه، به بهانه شانهزدن، روى موها و محاسن سفيد حاجى دست مىكشيدم داشت بخشى از وجودم را ذوب مىكرد. زير لب گفتم: «ألسَلامُ عَلَى الشیبِ الْخَضيبِ، السَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ، السَّلام عَلَى الْمُزمّلِ بِالدِّمآءِ» و اشک تمام صورتم را فراگرفته بود.
بریدهای از کتاب جمال
تو بيروت به فعاليتم ادامه دادم. اخبار حزب الدعوه رو تو عراق و كويت دنبال مىكردم. يه بار تو اين مرور اخبار، در صفحه اول روزنامه وطن عكس تعدادى از مبارزان و مجاهداى حزب الدعوه رو ديدم كه بهشون مظنون بودن وتحت تعقيب. دوربين كه خاموش شد، پيرمرد، كمى آرام، انگار كه نبايد كسى حرفش را مىشنيد، به سيّد امير گفت: «ابومهدى المهندس رو كه حتماً مىشناسى؟» سيد امير گفت: «بله.» - عكسش بين اعضاى حزب الدعوه روى جلد روزنامه بود. البته چون از روى اطلاعات گذرنامه نوشته بودن، اسم اصلىش، يعنى جمال جعفر ابراهيم، زير عكسش نوشته شده بود.
مشخصات
-
شابک:
9786000354862
-
قطع:
رقعی
-
تعداد صفحه:
۳۷۲
-
سال انتشار شمسی:
۱۴۰۳
-
نویسنده:
شهلا پناهی،
پدیدآورندگان
-
نویسنده یا مولف کتاب جمال
کلیدواژهها:
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.