جاده جنگ

رمان دوازده جلدی «جاده جنگ»، از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روس ها به کشور از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال کشور توسط متفقین آغاز می شود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اتمام می رسد..ادامه
  • قیمت: 120,000 تومان
    + -

توضیحات و مشخصات

رمان دوازده جلدی «جاده جنگ»، از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روس ها به کشور از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال کشور توسط متفقین آغاز می شود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اتمام می رسد؛ این کتاب واقعه 15 خرداد 1342، فعالیت مبارزاتی گروه های اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاری گروهک های ضد انقلاب در کردستان و جنگ هشت ساله عراق علیه ایران را به تصویر کشیده شده است.
شخصیت اول این مجموعه یک سرباز وظیفه ژاندارمری با نام «سیدرضا شریفی» است که وقایع دهه 30 از زبان او بیان می شود. سیدرضا 35 سال از کشور خارج می شود و به این بهانه در قسمتی از رمان حضور ندارد و دوباره در روزهای آغاز جنگ تحمیلی، به خرمشهر می رود و مجدداً به داستان بازمی گردد.

موضوعات رمان دوازده جلدی «جاده جنگ» بر اساس واقعیات تاریخی شکل گرفته‌اند و گویای نیم قرن از حوادث تاریخ ایران‌اند. فضای اصلی این رمان هم کل کشور، به خصوص جاده شاهرود است که نقشی کلیدی در وقایع اصلی ابتدا و انتهای رمان دارد و به نوعی سمبلی از جنگ بی‌پایان است.

منصور انوری نویسندگی را از سال 1364، با داستان کوتاه «بی ‌بی ‌سی» آغاز کرد. پس از آن مجموعه داستان «مصافحه با ارواح» را نوشت. او تا کنون داستان‌ها و رمان‌های چند جلدی گوناگونی با موضوع دفاع مقدس، انقلاب و تاریخ ایران نوشته است. رمان دوازده جلدی «جاده جنگ» انوری برنده جوایز ادبی کتاب فصل، قلم زرین، کتاب سال و جلال آل احمد شده است.

منصور انوری دربارۀ این اثر می‌گوید:

باید گفت در تمام کشورهایی که انقلاب صورت گرفته، هنرمندان و نویسندگان‌شان سعی می‌کنند که رمان‌هایی در خصوص انقلاب‌هایشان به نگارش در بیاورند. متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران با توجه به انقلاب عظیمی که صورت پذیرفت رمان قابل توجهی به نگارش درنیامد و من بسیار منتظر پیشکسوتان بودم تا رمانی را منتشر کنند ولی متاسفانه کسانی که از من حرفه‌ای‌تر بودند این کار را نکردند و من تلاش‌های بسیار کردم تا بر اساس یک سری تحقیقات میدانی و شخصی که سینه به سینه برایم نقل شده بود رمان «جاده جنگ» را به نگارش در بیاورم. باید اعتراف کنم که جلدهای منتشر شده از این رمان تنها مقدمه‌ای بوده تا به انقلاب برسم؛ چرا که برای تحلیل و توصیف وقایع انقلاب لازم بود ریشه‌های آن را از قبل‌تر در قالب داستان بازگو کنیم تا با دیدی بازتر واقعه انقلاب و سال‌های دفاع مقدس و پس از آن تحلیل شوند.

بریده‌ای از کتاب جاده جنگ

تاجی کابوس غریبی دیده و پریشان‌احوال است. اما تیمور افکار دیگری در سر دارد؛ او محلی که دوست سابقش رضا ۲۰ تن شکر را در آب حل کرده بوده، کشف کرده و به روس‌ها لو داده است. حالا هم انتظار دارد که رضا به آنجا برود و دستگیر شود. همین اتفاق هم می‌افتد یعنی رضا و سروان بهرامی به سمت حوض‌آب در حرکتند؛ اما رضا می‌فهمد که روس‌ها در کمین‌شان هستند و هر دو به رودخانه می‌زنند. بعد هم گل‌مراد به یاری‌شان می‌آید و نجات پیدا می‌کنند. عالیه همسر رضا باردار است و این موقعیت پراضطراب، برایشان آزار دهنده شده است؛ چون پتروویچ و تیمور همچنان در حال نقشه و توطئه برای دستگیری مرگان و رضا هستند. مرگان همان تیرانداز مرموز و غایبی است که در جلدهای پیشین رمان، نقش اساسی داشته است. در ادامه ماجرا، تاجی ناگهان مردی بلندقد و شولاپوش را در قدمگاه بینالود می‌بیند. بر اثر دعای مرد، یک روشنایی سبزرنگ و چشم‌نواز از بقعه پرتوافشانی می‌کند. حالا شولاپوش در گاراژ الوند دیده می‌شود. بعد پیش سرهنگ افشار می‌رود و خودش را سرگرد اسفندیاری معرفی می‌کند. سرهنگ با شگفتی می‌گوید که او باید مرده باشد! شولاپوش حرف‌های مبهم و عجیبی می‌زند و سرهنگ را در حیرت می‌گذارد و می‌رود. سپس با تار زن مرموزی روبه‌رو می‌شود که او را به خوبی می‌شناسد. از سویی دیگر، رضا برای رسیدن به همسر باردارش دست به کارهای غریبی می‌زند.‌ نهایتا هم مجبور می‌شود از طریق خانه زن‌‌آقا ـ پیرزن قابله ـ به خانه‌ای برود که عالیه در آن جا بوده؛ اما بعد از این همه مرارت، خانه را خالی می‌بیند . حالا شولاپوش به چنگ سرهنگ پتروویچ افتاده است و وقتی از دستورات سرهنگ سرپیچی می‌کند، پتروویچ به رویش اسلحه می‌کشد؛ اما درست در لحظه شلیک، تیری به انگشت و ماشه تفنگش می‌خورد. در ادمه اتفاقات غریب رمان، یک اسب با تجهیزات کامل نظامی خودش به سراغ شولاپوش می آید و او را به سمت ایل گل‌مراد رهنمون می‌کند.

مشخصات

  • شابک:

    9786000349394

  • قطع:

    جیبی پالتویی

  • تعداد صفحه:

    708

  • نویسنده:

    منصور انوری،

  • طراح جلد:

    حسام صادقی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد