اندکی بنشین که باران بگذرد

شهید سید امیرحسین موسوی
این کتاب که طی سه سال مصاحبه و گفت‌وگو با همسر، خانواده و دوستان شهید بازنویسی و نگاشته شده، فقط گوشه‌ای از زندگی سراسر شکوه این شهید بزرگوار است...ادامه

توضیحات و مشخصات

این کتاب که طی سه سال مصاحبه و گفت‌وگو با همسر، خانواده و دوستان شهید بازنویسی و نگاشته شده، فقط گوشه‌ای از زندگی سراسر شکوه این شهید بزرگوار است.

 

روایت خاطرات و زندگی‌نامه ساده و صمیمی و کوتاه، اما عاشقانه این دو زوج با حضور چندین بار نویسنده و قرار ملاقات با همسر شهید در روستای حسن ابدال زنجان، زادگاه شهید موسوی، ضبط و ثبت شده.

بریده‌ای از کتاب اندکی بنشین که باران بگذرد

مگر خواب به چشمم میآمد بدون حرف نشستم توی ،آشپزخانه تکیه دادم به یخچال زانوانم را بغل کردم و چشم دوختم به او چند لحظه بعد برگشت نگاهم کرد به پهنای صورتش لبخندی زد و دوباره مشغول شستن شد دلم میخواست همه حرکاتش را یک به یک حفظ کنم قد بلند و کشیده اش موهای بور و پرپشتش شانه های قوی اش الان که برود دوباره من میمانم و دلتنگی .او از فردا دوباره منم و تنهایی این خانه و خاطراتم با امیر آقا

مشخصات

  • شابک:

    9786001755866

  • قطع:

    رقعی

  • تعداد صفحه:

    280

  • سال انتشار شمسی:

    140

  • نویسنده:

    لیلا داورزنی،

پدیدآورندگان

ثبت نظر و نظرات

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد