در این برنامه علاوه بر سمیه جمالی نویسنده کتاب، حامد صلاحی کارشناس و مدرس دانشگاه ، ساجده ابراهیمی منتقد کتاب و محمدرضا وحیدزاده مدرس دانشگاه حضور داشتند.حامد صلاحی کارشناس و مدرس دانشگاه در آغاز این برنامه با اشاره به نقاط قوت این اثر عنوان کرد که علیرغم آنکه برای این کتاب آیین رونمایی رسمی برگزار نشده، ولی کتاب با تکیه بر قوت روایت و نثر دلنشین آن توانسته جای خود را در میان مخاطبان باز کند.
ساجده ابراهیمی نویسنده و کارشناس حوزه کتاب به عنوان سخنران اول این برنامه گفت: نویسنده در کتاب شهامت بالایی از خود نشان داده؛ چرا که در دورانی از این روایت ها صحبت میکنیم که افراد سعی میکنند کمتر درباره نسبت و احساسات خود در مورد هیات و امور مذهبی بگویند. به خصوص اگر پای مسجد ارگ باشد. نویسنده اینجا صرفا از علاقه اش به هیئتی می گوید که قرار نیست سیاسی باشد.
وی تاکید کرد: این کتاب در بخشهایی بیاعتنا به مخاطب است. از طرفی نگران قضاوت مخاطب نیست. اما در یک معنی بیتوجهی به مخاطب هم آفتهایی به همراه دارد، چرا که این کتاب برای مخاطبین مسجد ارگ نوشته شده و کسی که آنجا را درک نکرده باشد نمی تواند به قدر کافی با فضای کتاب ارتباط بگیرد. برای اینکه دیگر مخاطبانی که مسجد ارگ را نمی شناسند نیاز به توضیح و توصیف بیشتری هست که شاید کتاب به آن توجه نداشته است. هرچند در کلیت این کتاب اثری بسیار پسندیده است، چرا که مخاطب را در نهایت با روایتهایش همراه میکند. نویسنده کتاب خارج از پروتکل در بخشی دیگری از صحبتهایش درباره روایت زنانه کتاب گفت: اگر از آقایان بپرسیم می گویند با دوستم رفتم هیئت، اما برای خانم ها عمدتا اینگونه نیست. زنان کسانی را در مسجد و هیئت میشناسند که بزرگ شدنشان را میبینند، ازدواج کردنشان، یا اینکه کسی که هر سال یک جای مشخص مینشست چرا امسال نیست؟
سخنران بعدی محمد رضا وحیدزاده، نویسنده و مدرس دانشگاه بود که سخنان خود را با بیان اهمیت این روزها و مقاومتی که در فلسطین در جریان است آغاز کرد. وی این وقایع را یک پیروزی بزرگ تاریخی دانست که تاریخ برای 70 سال منتظر این اتفاق بود و بالاخره این واقعه مهم تاریخی ورق خورد. او تاکید کرد که همزمان با این جنگ با یک جنگ بسیار مهمتر روبرو هستیم که می توان آنرا جنگ روایت ها بدانیم. وی در ادامه گفت: کتاب پرچم در اهتزاز یکی از مهمترین روایتهایی است که درباره یک دوره تاریخی مهم میخوانیم.وحیدزاده گفت: زمانی که این کتاب به دستم رسید، شاید خیلی جدی نگرفتم که فکر میکنم مسائل مختلفی برای این موضوع موثر بود از جمله طرح جلد کتاب که به نظرم تناسب زیادی با کتاب ندارد و به رغم زحمتی که برای جلد و تصاویر داخل کتاب کشیده شده، ولی نتیجه کار با این حجم زحمات همخوانی ندارد.
نویسنده کتاب شمایل صبح در ادامه افزود: برای من به عنوان خواننده کتاب که گاهی هم مینویسم و نوشتن را کاری با اهمیت میدانم، باید بگویم نثر کتاب برایم خیلی مهم است. به نظر من نثر این کتاب جزو نثرهای بسیار غبطه برانگیز و خواندنی است. نثر خانم جمالی بسیار ساده، پیراسته و روان است که به ایشان تبریک میگویم. از کلمات و اصطلاحات عامیانه به بهترین نحو در کتاب بهره برده شده و از این جهت کار ارزشمندی است.
این کارشناس و مدرس دانشگاه درباره دقت در جزئیات در کتاب و قلم نویسنده گفت: دقت بالا در جزئیات اثر یکی از مهمترین ویژگیهای این کتاب است. چرا که به نظر من، عنصر توصیف در ژانر ناداستان بسیار بااهمیت است. خانم جمالی به خوبی میتوانند موقعیتهایی را برای ما توصیف کنند که خواننده به عنوان غائب در صحنه بتواند به راحتی در ذهن تصور کند. این کتاب روایتهایی از پدیدارها را برای من به تصویر میکشد که گاهی از چشم دور می ماند؛ گاهی به دلیل بکر بودن آنها و گاهی برای عادت ما به آنها.وی همچنین گفت: در این کتاب دو اتفاق همزمان رخ میدهد، یک اتفاق خیلی عادی و روزمره مثل هیئت رفتن و شرکت در عزاداری که گاهی ارزش و اهمیت آن را فراموش میکنیم و کاری که اهمیت فرهنگی،تاریخی واجتماعی میتواند داشته باشد. جا دارد که این موضوعات ضبط و روایت شود و به دست مخاطبین برسد.
وحیدزاده با ارجاع به بخشی از بخشی از کتاب عنوان کرد: خانم جمالی در مقدمه کتاب تاکید دارد که هیئت برای ما دورچین نیست، بلکه برای ما راس امور است. نویسنده صراحتاً میگوید هیئت مثل کبد و ریه است، مگر میشود بدون کبد و ریه زندگی کرد. درواقع مجموع اینها قصد دارد جایگاه محرم را در موقعیت زمانی و مکانی خاص معرفی کند. وی ادامه داد: چیزهایی درباره سبک زندگی میبینیم که برای ثبت در تاریخ و رسیدن به آیندگان بسیار بااهمیت است. خرده فرهنگهایی که روایت شده بسیار اهمیت دارند مثل غذای نذری. جزئیات مهمی که هر کدام معنای مهمی در آن نهفته است و مواردی است که ما با آن ها زندگی کردیم و حس کردیم ولی شاید لازم است با آن دوباره به نحوی روبرو شویم و این کتاب به خوبی آن را انجام داده است.
وی درباره مفهوم آفاق و انفسی مورد اشاره نویسنده در کتاب گفت: این مفهوم یک شکل پدیدار شناسی است خود نویسنده عنوان می کند که می خواسته یک روایت آفاقی داشته باشد یک توصیف بیرونی و هرچه که گذشته را با مخاطب در میان بگذارم و کمتر به سمت روایت انفسی بروم.وحیدزاده با این جمله صحبتهای خود را به پایان برد: جریان سیال جان یکی از سرفصلهای کتاب است که عنوان بسیار هوشمندانهای است و بسیار دقیق از آن استفاده شده است. اینها همه نشانهای است از اینکه بدانیم ما با یک نویسنده جدی، حرفهای و آشنا با فضای هنر و ادبیات مواجه هستیم. این نکته برای من بسیار مهم است که در این کتاب جلوه فروشی نیست. در عین سادگی، عمیق و دارای پیچیدگیهای خاص خود است.
سخنران آخر خانم سمیه جمالی نویسنده کتاب بود. وی سخنرانی خود را با خواندن قسمتهایی از کتاب خود آغاز کرد. وی در درباره چگونگی نگارش کتاب گفت: زمانی که به مسجد ارک میرفتم و گزارشهای روزانه مینوشتم قرار نبود کتابی بنویسم؛ از این نظر که هجمهای برای برگزاری مراسم عزاداری نیز در جریان بود، قرار بود گزارشهایم در رسانهها منتشر شوند. هر آنچه که میدیدم سعی میکردم از زبان خودم گزارش نکنم و امانت داری در سطح دیدهها و شنیدهها در این گزارشها داشتم؛ اما بعد از دو سال تصمیم گرفته شد که از این گزارشها، کتابی جمع شود و به همین دلیل از دوستان مرکز سلوک فرصتی برای ویرایش مجدد خواستم و در نهایت به دلیل محدودیت زمانی، آن چیزی که الان میبینید تحویل شد.
سمیه جمالی درباره جلد کتاب گفت: شاید در نگاه اول، با دیدن جلد کتاب فکر میکند این اثر یک کتاب آیینی و سنتی است که در آن پیرامون روضه و روضهخوانی صحبت میشود، در صورتی که اصلا منظور من روضهخوانی نبود. هرچند سخترین کار این بود که من در این کتاب روضه نخوانم و خودم را از این جهت سانسور کنم.وی تاکید کرد: زیر تیتر این کتاب، روایت کرونایی از ایام محرم در مسجد ارک است و قرار نیست درباره روایتهای دیگر گفته شود و هرجا که از روایت اصلی دور شده است، سعی کردهام آن را به مسیر اصلیاش بازگرداندم. کتاب «پرچم در اهتزاز» سال گذشته در ایام محرم به بازار عرضه شد که در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسید. این کتاب مجموعهروایتی پیوسته و منسجم از ده شب عزاداری در اولین محرمِ کروناییِ مسجد ارکِ تهران است.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.