روایتی بدون روتوش از جنگ اروپایی قرن۲۱

اشتراک گذاری

20 خرداد 1404

به گزارش روابط عمومی انتشارات سوره مهر، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران(ایسکانیوز) در یادداشتی به قلم هلیا خراسانی به کتاب «خبرنگار دو دلاری» پرداخته است. در این یادداشت آمده است: «در عصری که خبر، کالاست؛ روایت‌های انسانی کمیاب‌تر از آتش‌بس هستند. کتاب خبرنگار دو دلاری نوشته‌ی حامد هادیان، نه صرفاً یک سفرنامه‌ی جنگی است و نه […]

به گزارش روابط عمومی انتشارات سوره مهر، باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران(ایسکانیوز) در یادداشتی به قلم هلیا خراسانی به کتاب «خبرنگار دو دلاری» پرداخته است. در این یادداشت آمده است: «در عصری که خبر، کالاست؛ روایت‌های انسانی کمیاب‌تر از آتش‌بس هستند. کتاب خبرنگار دو دلاری نوشته‌ی حامد هادیان، نه صرفاً یک سفرنامه‌ی جنگی است و نه گزارشی کلیشه‌ای از خطوط مقدم. این اثر، بیش از هر چیز، مواجهه‌ای است صادقانه با واقعیتی که از قاب رسانه‌های رسمی بیرون می‌زند؛ بی‌زرق‌وبرق، بی‌سانسور، و بی‌جانب‌داری. اثری که نه در اتاق خبر که در میدان نبرد نوشته شده و همین، اعتبار و اهمیتش را دوچندان می‌کند.

 

خبرنگارِ تنها در سرزمین آتش

داستان کتاب از تصمیمی جسورانه شروع می‌شود. زمانی که جنگ اوکراین و روسیه بالا گرفته، حامد هادیان، بدون وابستگی به رسانه‌ای بزرگ یا حمایت سازمانی، بلیت پرواز می‌گیرد و خودش را به ورودی شرقی اروپا می‌رساند. نه از سر ماجراجویی، نه برای یک گزارش پرزرق‌وبرق، بلکه برای فهمیدنِ «چیستی جنگ»؛ آن‌هم نه از پشت میز، بلکه از درون کوچه‌ها و پناهگاه‌ها.

هادیان می‌گوید می‌خواهد خودش ببیند. همین سادگی، قدرت روایت او را می‌سازد. او از مرز لهستان عبور می‌کند، در شهرهای اوکراین اقامت می‌گزیند، با سربازان گفتگو می‌کند، با مردم جنگ‌زده همراه می‌شود، در صف پناه‌جویان می‌ایستد، و حتی به مناطق بمباران‌شده پا می‌گذارد. این‌ها نه در قالب خبر، که در دل روایت‌های عمیق و شخصی آمده‌اند؛ بی‌میانجی، بی‌صداگذاری اضافی.

زبان بدون رتوش

نثر کتاب به‌شدت روایت‌محور و سینمایی است. جملات، کوتاه اما ضربه‌دارند. هادیان از توصیف‌های اضافی پرهیز می‌کند و می‌گذارد موقعیت‌ها خودشان حرف بزنند. مثلاً وقتی از ایستگاه قطار لویو می‌نویسد، جایی که هزاران زن و کودک به دنبال قطاری به‌سوی آرامش‌اند، به جای توصیف‌های کلیشه‌ای از «رنج»، تنها به چشمان منتظر یک دختر هشت‌ساله اشاره می‌کند که گوشه‌ی چمدانی نشسته و به دیوار نگاه می‌کند. همین کافی است.

او بارها به نقش رسانه‌ها در جهت‌دهی افکار عمومی اشاره می‌کند. در جایی از کتاب، با طعنه می‌نویسد:

«اینجا همه چیز واقعی است؛ فقط وقتی عکس بگیری و برای شبکه‌های بزرگ بفرستی، باورپذیرتر می‌شود.»

او این‌گونه، نیش خود را به رسانه‌هایی می‌زند که بیشتر از واقعیت، دنبال قاب هستند. کتابش یک اعتراض آرام است به این صنعت که حتی جنگ را هم در پکیج‌های قابل فروش عرضه می‌کند.

جنگ، خاکستری‌تر از آن چیزی‌ست که ما می‌دانیم

یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت کتاب «خبرنگار دو دلاری»، رد شدن از دوگانه‌ی ساده‌انگارانه‌ی خوب و بد، مظلوم و ظالم است. جنگ در این کتاب، چیزی خاکستری است؛ پر از لحظه‌هایی متناقض، تصمیم‌های دشوار، انسان‌های ترسیده و خشمگین، و البته، کسانی که فقط می‌خواهند زنده بمانند.

هادیان از روس‌ها هم می‌نویسد؛ از سربازهایی که شاید در قاب کلیشه‌ای، دشمن هستند، اما در واقع، خودشان قربانی‌اند. از سرباز جوانی می‌گوید که شب‌ها در خاکریز گریه می‌کند، یا از داوطلبی که حتی نمی‌داند چرا می‌جنگد. چنین نگاه چندوجهی، کتاب را از آثار معمول جنگی متمایز می‌کند.

او حتی از مردم اوکراین، با نگاه انتقادی هم صحبت می‌کند. نه از سر قضاوت، بلکه برای نشان دادن این‌که در هر جنگی، حقیقت و بی‌گناهی به طور مساوی توزیع نمی‌شود. انسان‌ها در شرایط بحرانی، ترکیبی از ترس، شجاعت، خطا و امید هستند.

طنز تلخ، میان آوارها

باورکردنی نیست، اما در میان گزارش‌هایی از مرگ، بمباران و آوارگی، طنزی تلخ جریان دارد. هادیان با نگاهی شبیه به طنز سیاه فیلم‌های اروپای شرقی، لحظه‌هایی از تناقض و شوخ‌طبعی در دل فاجعه را به تصویر می‌کشد.

مثلاً در جایی از کتاب، داوطلبی آمریکایی از او می‌پرسد: «تهران چند مایل با مسکو فاصله داره؟» و بعد با جدیت ادامه می‌دهد: «شاید جنگ بعدی اونجا باشه، پس بیا همین حالا دوست شیم.» طنز این جمله، تلخ است؛ اما خنده‌دار هم هست. درست شبیه خنده‌هایی که گاه از شدت گریه می‌آیند.

این لحظه‌های هوشمندانه، خواننده را از خفگی نجات می‌دهند و باعث می‌شوند کتاب، در عین سنگینی محتوا، خواندنی و پُرریتم باقی بماند.

خبرنگار دو دلاری؛ عنوانی که خودش روایت است

عنوان کتاب، فراتر از یک طعنه ساده است. هادیان با انتخاب این نام، تصویری از بی‌ارزشی خبرنگاری مستقل در عصر امروز به دست می‌دهد. او خودش را «دو دلاری» می‌نامد؛ چون با کمترین هزینه، در خطرناک‌ترین نقطه دنیا قرار می‌گیرد، بی‌اینکه خبرش تیتری شود یا رسانه‌ای به آن بها بدهد. این انتخاب، همان‌قدر که خنده‌دار است، ترسناک هم هست.

در جای‌جای کتاب، ما با فقر ابزار، تنهایی خبرنگار، و بی‌پناهی‌اش روبه‌رو می‌شویم. هادیان نه قهرمان است، نه ضدقهرمان. او فقط انسانی است که دوربین در دست گرفته و وجدانش را قطب‌نمای حرکتش کرده. در دنیای امروز، همین کافی‌ست برای قهرمانی.

کتابی که نمی‌گذارد راحت بخوابی

خواندن خبرنگار دو دلاری تجربه‌ای شخصی و درونی بود. احساس می‌کردم کنار نویسنده ایستاده‌ام. می‌دیدم، می‌شنیدم، و حتی بوی خاکستر را حس می‌کردم. لحظاتی بود که دلم می‌خواست چشمم را ببندم. لحظاتی هم دلم می‌خواست فریاد بزنم.

بزرگ‌ترین ارزش کتاب برای من، این بود که نگاه مرا نسبت به جنگ، رسانه و حقیقت تغییر داد. بعد از خواندنش، دیگر نمی‌توانم خبر جنگ را فقط بخوانم و بگذرم. انگار این کتاب، دکمه‌ای در ذهنم روشن کرد؛ دکمه‌ی شک، دکمه‌ی مسئولیت، دکمه‌ی انسان بودن.

وقتی حقیقت هزینه دارد

«خبرنگار دو دلاری» کتابی است برای کسانی که از روایت‌های رسمی خسته‌اند. برای آن‌هایی که می‌خواهند جنگ را از چشم کسی ببینند که خودش دیده، نه فقط شنیده. برای مخاطبی که به دنبال حقیقت است، حتی اگر این حقیقت، ناراحت‌کننده و بی‌رحم باشد.

این کتاب، سندی زنده است از این‌که هنوز هم می‌توان خبرنگار بود، حتی اگر تنها باشی، حتی اگر حمایت نشوی، و حتی اگر «دو دلاری» باشی. هادیان به ما نشان می‌دهد که حقیقت، با همه‌ی شکنندگی‌اش، هنوز می‌ارزد؛ به خطر، به سفر، به نوشتن.

اشتراک گذاری

ثبت نظر و نظرات

اولین نفری باش که نظرش منتشر میشه

مطالب مرتبط

ورود / ثبت‌نام
لطفاً شماره موبایل خود را وارد کنید:
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد